منوی اصلی

کافه‌ها و تغییر مدل کسب‌وکار در دوران کرونا

تغییر موقت یا پذیرفتن یک «هنجار جدید»؛ مسأله این است.

صنعت کافه و رستوران تا امروز از شیوع ویروس کرونا تأثیر و آسیب‌های زیادی پذیرفته است، تعطیلی‌ها، افزایش تعداد بیرون‌برها و تلاش‌هایی برای تسکین درد و اضطراب مردم. در این یادداشت مروری کوتاه خواهیم داشت بر تجربه‌ی یک کافه‌ی محلی که بار اولش نیست در این شرایط قرار می‌گیرد.

کافه آدامز ماونتین، کلرادو، آمریکا

آیکافی – صاحب کافه‌ی «آدامز ماونتین» (Adam’s Mountain) در کلرادوی آمریکا می‌گوید کسب‌وکارش در یک دهه‌ی گذشته شرایط متلاطمی را از سر گذرانده و با اتفاقات بد و بزرگی روبه‌رو بوده است: آتش‌سوزی «والدو کانیون» در سال ۲۰۱۲ که وقفه‌ی بزرگی در فعالیت کسب‌وکارهای محلی ایجاد کرد، سیلِ سال ۲۰۱۳ که حجم بالایی از گل و لای را به این کافه سرازیر کرد و رانش زمین در همان سال که موجب بسته شدن خطوط راه آهن و برخی خیابان‌های اطراف شد. بنا بر این وقتی ویروس کووید۱۹ سر و کله‌اش پیدا شد، می‌دانستیم چه‌طور باید سریع‌ترین واکنش را نسبت به بحران داشته باشیم. می‌دانستیم از کجا باید شروع کنیم.

این کافه مانند بسیاری دیگر از همتاهای خود در اواسط ماه مارس ۲۰۲۰ تصمیم گرفت تا فضاهای غذاخوری خود را تعطیل کند و تماماً به سفارش‌های بیرون‌بر تمرکز کند. در کنار این‌ها، مک‌دونا، صاحب کافه‌ی «آدامز ماونتین» هر روز در صفحه‌ی خود در شبکه‌های اجتماعی مطالبی منتشر می‌کند و مردم را در جریان وضعیت کافه قرار می‌دهد و می‌گوید که برنامه‌ی روزهای آینده چه خواهد بود.

خانم مک‌دونا کسب‌وکار خود را روزبه‌روز پیش می‌برد و زنده نگه می‌دارد اما نگرانی بزرگ‌ترش تاب آوردن در دراز مدت و پذیرفتن این «هنجار جدید» است و بیش از آن، نگران تعطیلی مطلق که هر آینه ممکن است از سوی دولت قانون و اعلام شود.

ما هیچ‌وقت به طور کامل از نقاهت سیل‌ها و آتش‌سوزی‌ها بیرون نیامدیم.

مک‌دونا نگران سودآوری اندک کافه‌ها و رستوران‌هاست و امیدوار است همه در این بالا و پایین‌های شرایط تاب بیاورند. او و هم‌قطارانش به دنبال مدل جدیدی برای کسب‌وکار هستند و در حال ایجاد تغییراتی که ممکن است سرنوشت این صنعت را به کلی دگرگون کند. آن‌ها گام‌های سریعی برداشته‌اند تا هزینه‌ها را به حداقل برساند. برای نمونه، با کم‌کردن و مدیریت زباله‌های تولیدی هزینه‌ی تخلیه‌ی زباله‌ها را کاهش داده‌اند و در کل میزان خدمات دریافتی از پیمانکاران فرعی را به حداقل رسانده‌اند.

از طرفی علی‌رغم میل باطنی و برای بقا، تعداد پرسنل را به حداقل لازم، یعنی حدود یک سوم تعداد قبل رسانده و ساعات کاری افراد باقی مانده را نصف کرده‌اند.

در حال حاضر برخی از مواد اولیه رو به اتمام است و با این روند ممکن است خرید آن‌ها بعد از مدتی به‌طور کل غیرممکن شود. هزینه‌ی سفارش و تحویل گرفتن این مواد بالاست و پرداخت هزینه‌ی آن کار عاقلانه‌ای به نظر نمی‌رسد. این کار به زودی از عهده‌ی بسیاری از رستوران‌های این شهر خارج خواهد شد. در این میان گروهی از کسب‌وکارهای کوچک در حال شکل‌گیری هستند که قرار است با هزینه‌ای کم‌تر و با هدف رسیدن به حاشیه‌ی سود کوچک‌تر، تأمین مواد اولیه را به عهده بگیرند؛ کسب‌وکارهایی که می‌آیند تا بمانند.

مک‌دونا و هم‌قطارانش می‌دانند که این یک روند زودگذر نیست و قرار است تأثیری بلندمدت از خود به جا بگذارد، از سوی دیگر همیشه این احتمال را در نظر می‌گیرند که ممکن است در سال‌های آینده اتفاقات بد دیگری در راه باشد و فاصله‌گذاری اجتماعی تا سال‌ها بخشی از زندگی مردم شود. به همین خاطر بیش از پیش بر سیستم‌های تحویل‌دهی در رستوران یا تحویل غذا به محل استقرار مشتری تمرکز خواهند کرد و در تلاش هستند تا میزان غذای سفارشی مردم و تناوب و بازه‌های زمانی این سفارش را مدل‌سازی کنند تا بتوانند هر سفارش را با هزینه‌ای کم‌تر آماده کرده و تحویل بدهند.

تغییر مدل کسب‌وکارها ممکن است موقتی نباشد.

مک‌دونا حتی به شرایط غریب‌تری نیز فکر کرده است، مثلاً به این که بخشی از فضای کافه را که این روزها خالی است یا بخشی از ظرفیت خالی تولید را، به کسب‌وکار دیگری اجاره بدهد. کسب‌وکاری مکمل یا به‌طور کلی متفاوت و مستقل. او پیوسته به مدل‌های جدید فکر می‌کند.

علاوه بر این‌ها او می‌داند بزرگ‌ترین رمز موفقیت کافه‌ها و رستوران‌های محلی، برقراری ارتباطی منحصربه‌فرد با مخاطبانشان در دنیای دیجیتال است. آن هم در روزگاری که مردم از خانه‌هاشان بیرون نمی‌آیند و به دنبال راهی هستند تا قهوه‌ی صبح‌شان را از طریق اینترنت تأمین کنند. آن هم در بازاری که مدت‌هاست دیگر خلوت نیست و در هر محله‌ای ده‌ها نفر مترصد رساندن این قهوه‌ به‌دست متقاضیان هستند؛ به شکلی که ذره‌ای از دمای مناسب نوشیدن نیفتاده باشد. او می‌گوید: «دیروز کسی در یکی از شبکه‌های اجتماعی پرسیده بود از کجا می‌تواند برای تولد ۱۹ سالگی پسرش، یک کیک پنیر مطمئن پیدا کند. جواب‌های بی‌شماری از کاربران مختلف گرفته بود که تعداد قابل‌توجهی از آن‌ها پیشنهاد داده بودند حاضرند طی دو سه ساعت آینده، در شرایطی کاملاً بهداشتی، یکی برایش بپزند و بفرستند!»

من فکر می‌کنم در آینده‌ای نزدیک قرار است با تعداد بیشتری از این نوع ارتباطات مواجه شویم؛ ارتباطاتی خودجوش در فضای دیجیتال که میان افراد مختلف با مهارت‌های مختلف شکل می‌گیرد و از آن طریق، ایده‌ها، راه حل‌ها و حتی محصولات متنوعی میان آن‌ها رد و بدل می‌شود. همین امر، نیاز سازمان‌ها و کسب‌وکارها را به برقراری ارتباط درست و چابک دیجیتال روشن می‌کند.

نیز ببینید ~

, , , , , , , , ,

‎هنوز کسی کامنتی ننوشته است‫.‬

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.