نگاه کن بهشت شاید همینجاست / من و تو دو تا صندلی یه میز / تو چشات مزرعههای قهوه / تو دستات از یاسان و عاج و زیتون
آرشیو | قهوه و هنر
کافه نادری ~ رضا یزدانی
توی کافه نادری کنج همون میز بلوط / دو تا صندلی لهستانی هنوز منتظرن / تا من و تو بشینیم گپ بزنیم مثل قدیم / شب بشه مشتریا تا آخرین نفر برن
قهوه – داستان کوتاهی از ریچارد براتیگان
میگويند در بهار هوسهاى آدم جوان متوجه اوهام عاشقانه میشود. شايد اگر آدم جوان وقت پسمانده کافى داشته باشد، توى هوسهايش حتا بتواند جايى براى يک فنجان قهوه باز کند.
کیوسک سیار قهوه استارباکس
فال قهوه ~ الهه و ویگن
فال قهوه با صدای الهه و ویگن
شعری از رسول یونان
از دنیا فقط کافههایش را بهخوبی میشناسم / دلم بگیرد شعر مینویسم / نگیرد داستان
ساعتهای گلی
دلش نمیخواست تابلوبازی در بیاورد اما طعم قهوه چیزی نبود که بخواهد با شکر خرابش کند.
مستند قهوه: طلای سیاه
مستند «طلای سیاه» داستان یک تولیدکننده اتیوپیایی قهوه را روایت میکند که بهدنبال یافتن مشتری برای محصولاتش سفری پر ماجرا را به دور دنیا آغاز میکند.
یک قهوه تلخ لطفا
آقا! برای من یک قهوه تلخ لطفا! / میدانید اتفاق شیرینی افتاده / من اما، در اضطرابِ رخدادِ یک اشتباه دوباره، دلشوره دارم
نگارهای از یک قهوهخانه سنتی ایرانی
نگارهای از یک قهوهخانه ایرانی اثر ادوین لرد ویکز هنرمند آمریکایی
کارگران قهوه در مزارع گواتمالا
دستانشان اینچنین سیاه / کامشان تلخ / گرم
ایتالیاییها و اسپرسو
اسپرسو برای ایتالیاییها مثل شامپاین برای فرانسویهاست.
وقت خوش قهوه
چیزهایی که برای زنده ماندن نیاز دارم
قهوه نیمخورده
قهوهات را نصفه خوردی / سرنوشتم ته فنجان جا ماند
قهوه بیشتر
همه چیز دارد خراب میشود لطفا برایم بیشتر قهوه بفرست…