قهوه پاپوا گینه نو میراث بلو ماونتین جامائیکا در جنوب شرق آسیا
قهوه گینه نو سالها زیر سایهی صنعت قهوه همسایهاش یعنی اندونزی قرار داشت. اما با شناختهشدن شیرینیِ میوهای این قهوه و توجه به شرایط مناسب کشت قهوه در پاپوآ گینه نو، این محصول توانست هم علاقهی برشتهکاریها را به خود جلب کند و هم مصرفکنندهها را.
آیکافی – گینه نو که مساحت تقریبی آن ۷۷۰ هزار کیلومتر مربع است، دومین جزیرهی بزرگ جهان به شمار میآید. این جزیره به دو بخش غربی و شرقی تقسیم میشود که بخش غربی آن شامل دو استان اندونزی، یعنی «پاپوآ» و «پاپوآ بارات» است و بخش شرقی آن کشور «پاپوآ گینهی نو» را در بر میگیرد. با توجه به کوهستانی بودن جزیره و این که بخش قابلتوجهی از این مساحت را کوهها اشغال کردهاند، تنها ۲۵٪ از مساحت این سرزمین مناسب کشاورزی است. در بالاترین ردیفهای فهرست محصولات صادراتی، کاکائو، روغن پالم و قهوهی عربیکا و روبوستا قرار گرفتهاند.
بانک جهانی تخمین زده که تولید قهوه در این کشور ۳۰ تا ۵۰ ٪ کمتر از آن مقداری است که باید باشد و این پتانسیلِ محقق نشده، ریشه در کمبود خدمات پشتیبانی تولید دارد. تولید قهوه در پاپوآ گینه نو، از سال ۱۹۷۵ یعنی سال استقلال این کشور با میانگین رشد سالانهی ۳٪ همراه بوده و از ۶۵۰هزار گونی به ۱٫۱۲ میلیون گونی در سال ۲۰۰۵ رسیده است. از سال ۲۰۰۶ تولید این محصول با شیبی ۲ درصدی کاهش پیدا کرده و در سال ۲۰۱۵ به ۷۳۴ هزار کیسه رسیده که مجددا اوج گرفته و به تعداد ۱٫۱۳ میلیون کیسه در سال ۲۰۱۶ رسیده؛ یعنی رشدی ۶۵درصدی نسبت به سال ۲۰۱۵.
در ۱۶ استان پاپوآ گینه نو قهوه کشت میشود اما بیشتر کشتزارهای قهوه این کشور در ارتفاعات شرقی، ارتفاعات غربی و استانهایی نظیر جیواکا، موروبه و سیمبو متمرکز هستند. این نواحی حدود ۹۰٪ از تولید قهوهی این کشور را به خود اختصاص دادهاند. سِپیک شرقی بیشترین میزان صادرات روبوستا را در میان استانهای کشور نشان میدهد.
قهوه پاپوا گینه نو به دو روش تولید میشود: قهوهی ایالتی که در مقیاس وسیع کشت میشود و به دلیل برخورداری از امکانات و فناوری بهتر، از کیفیت بالاتری برخوردار است، و قهوههای “رعیتی”، که در زمینهای کوچک کشاورزی تولید میشود و با این حال ۸۵٪ قهوه تولیدی این کشور را از آن خود کرده است. “قهوه رعیتی” عبارتی مصطلح در این جزیره و محصول سالهای استعمار است. در هر دو روش تولید، فرآوری خیس انجام میشود که با فرآوری خیس کشورهای آمریکای جنوبی تفاوت بسیاری دارد. در مورد قهوههای رعیتی این فرآوری با کمترین امکانات و در حیاط خانهها صورت میگیرد. همین امر موجب میشود که گاهی مشکلاتی نظیر ترشیدگی، مزهی تیز و کپکزدگی از سوی خریداران این محصولات گزارش شود.
۹۹٫۹ ٪ قهوه گینه نو به صورت دانهی سبز و کمتر از ۱٪ آن به شکل برشته یا آسیاب شده صادر میشود. در سالهای اخیر ایالات متحده همچنان خریدار اصلی قهوهی درجه یک این کشور به شمار میآید و بیش از ۵۷٪ قهوه درجه A و بیش از ۴۱٪ قهوهی درجه X پاپوآ گینهی نو را خریداری میکند. این در حالی است که با در نظر گرفتن تمامی محصولات در سطوح مختلف، آلمان بیشتری میزان واردات قهوهی این کشور را داشته: بیش از ۳۶٪.
علیرغم سیر نزولی تولید قهوه گینه نو، سه گروه قهوهی ارگانیک، تجارت منصفانه و ارگانیک-تجارت منصفانه در پنج سال اخیر با میانگین رشد ۲۲٪ همراه بوده و ۵٪ کل صادرات قهوه را از آن خود کردهاند.
قهوهای از خاندان بلو ماونتین
کشت قهوه در این سرزمین وقتی آغاز شد که دانههای قهوه را در سال ۱۹۳۷، از منطقهای معروف به «بلو ماونتِین» در جامائیکا به پاپوآ آوردند. قهوهی امروزی گینهی نو یادگارهایی از میراث جدش را در خود نگاه داشته است. شهرت قهوهی PNG به گونهی عربیکای آن است که در میان خبرههای قهوهشناسی از محبوبیت بالایی برخوردار است. گونههای مرغوب قهوهی گینهی نو از یادآورهای طعمی ملایمی برخوردارند که گاهی طعمی خاکی به قهوه میدهند و با طعمیادهای شکلاتی همراه میشوند. این قهوهها اسیدیتهای ملایم دارند که ویژگی بارز قهوههای اندونزیایی است. اما در عین حال تنواری قهوههای اندونزیایی را ندارند و رایحهی آنها به دلنشینی قهوههای سولاوسی نیست. گاهی نیز از قهوههای جنوب شرق آسیا، مانند قهوههای سوماترا و سولاوسی میوهایتر هستند و گاهی پس از نوشیدن، رد شراب سیب را در دهان به جا میگذارند.
گفته میشود قهوههایی که در منطقهی پاپوآ گینهی نو کشت میشوند، نسبت به قهوههای نیمهی دیگر جزیره، ملایمتر و خوشطعمتر هستند و گواهینامهی ارگانیک دارند. قهوههای گینهی نو ابعاد طعمی گستردهای دارند و در عین حال از تعادل مطلوبی برخوردار هستند که مزهای شفاف و شستهرفته به آنها میدهد؛ یک جور شیرینی کلاسیک و دلنشین که با رایحهای پیچیده و میوهای کامل میشود. این قهوهها مقدار زیادی روغن در خود دارند که در مراحل اولیهی یک برشتهکاری متوسط خود را نشان میدهد و یکی دیگر از شاخصههای قهوههای اندونزیایی است. این ویژگی در فرنچ پرس یا قهوهسازهایی با سیستم چکانهای و فیلتر فلزی به قهوهای باکیفیت منجر میشود زیرا در این روشها روغنهای طبیعی موجود در قهوه بهخوبی بیرون کشیده میشود.
قهوهی کیمل (Kimel)
این قهوه که طی فرآوری خیس، شسته و فرآوری میشود، تنواری بالا و اسیدیتهی متوسطی دارد و به رایحهی شدید و طعمیادهای مویز و شکلاتی خود معروف است؛ شاید هم کمی جنگلی و علفی، که طعمیادهایی وحشی در فنجان به دست میدهد. طعم و رایحهی کیمل تا حدودی مشابه قهوه «بلو ماونتِین جامائیکا» است، با تنواری مشابه قهوههای اندونزیایی. بوتههای این قهوه در کوههای شرقی پاپوآ گینهی نو رشد میکند. برای حفظ تنواری و اسیدیتهی این قهوه در سطح مطلوب، برشتهکاری متوسط یا متوسط رو به بالا پیشنهاد میشود.
قهوهی آرونا (Arona)
یکی از شاخصترین قهوههای گینهی نو، آرونا است که مزهای قوی با رایحهای میوهای دارد و از تعادل خوبی برخوردار است. در ردهبندیهای اخیر در بازار قهوه، آرونا در ردهی بالاتری نسبت به دیگر گونههای قهوهی گینهی نو، مانند سیگری (Sigri) قرار گرفته است. به هر حال سیگری، آرونا و دیگر قهوههای پاپوآ، بسته به سال تولید و شیوهی برداشت، میتوانند یک فنجان قهوهی معمولی، لذتبخش یا خارقالعاده به دست بدهند.
موفرفریها قهوهی خودشان را نمینوشند!
تحقیقات نشان میدهد علیرغم این که گینهی نو یکی از برترین تولیدکنندگان قهوهی ارگانیک در دنیاست، مردمان این جزیره میل چندانی به نوشیدن قهوهی خودشان ندارند. همچنین بر اساس این تحقیقات، تنها چند برند قهوهی برشته و تعداد اندکی کافه در مناطق شهری این سرزمین وجود دارند که تا حدودی استانداردهای بینالمللی را رعایت کردهاند. از طرفی برندهای تجاری محبوب و رایج در این کشور نیز همگی بیکیفیت هستند و به گفتهی «اندرو هِتزِل» متخصص قهوهشناسی، به سختی میتوان آنها را قهوه نامید. او میگوید «درصد قهوهی موجود در این ترکیبات تجاری بسیار کم است و همین میزان کم نیز از کیفیت بسیار نازلی برخوردار است.» او معتقد است مصرف داخلی قهوه در گینهی نو نیاز به تشویق، روشنگری و حمایت دارد و مردم این کشور حق دارند از قهوهای باکیفیت لذت ببرند.