قهوه و هنرموسیقی

یه فنجون قهوه ~ باب مارلی

یه فنجون قهوه می‌خورم بعد می‌رم
اومدم به‌ت بگم فردا از پیشت خواهم رفت
دیگه غُــصه‌دارت نمی‌کنم
یه فنجون قهوه می‌خورم و می‌رم

پولی که وکیل گفت رو آورده‌ام
اما می‌دونم جای اون غم و غصه‌ای که رو دلت گذاشتم رو نمی‌گیره
جای عشقی که به‌ت داشتم رو نمی‌گیره، می‌دونم
حالا یه فنجون قهوه می‌خورم بعد می‌رم

به بچه‌ها بگو دیشب اومدم
ببوس‌شون وقتی خوابن
قهوه‌م رو شیرین و گرم درست کن
درست همون‌طوری که تو بغلم می‌خوابیدی

پولی که وکیل گفت رو آورده‌ام
اما می‌دونم جای اون غم و غصه‌ای که رو دلت گذاشتم رو نمی‌گیره
جای عشقی که به‌ت داشتم رو نمی‌گیره، می‌دونم
یه فنجون قهوه می‌خورم بعد می‌رم
یه فنجون قهوه می‌خورم بعد می‌رم

صفا هراتیان

سردبیر و موسس سایت آیکافی | داور مسابقات قهوه در ایران | دانش‌آموخته‌ی دوره‌های انجمن قهوه تخصصی اروپا (SCAE) | دبیر گروه قهوه‌پژوهی | مدرس دوره‌های آموزشی آنالیز حسی قهوه | رئیس کمیته‌های قهوه و آنالیز حسی سازمان ملی استاندارد ایران | گفت‌وگو با برنامه چرخ | جستارهایی در آنالیز حسی | Linkedin [email protected]

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا