دادخواست کشاورزان قهوه برزیل علیه امپراطوریهای جهانی قهوه
گروهی از کارگران برزیلی که قربانی شرایط کار غیرانسانی و بردهداری مدرن بودهاند، علیه مشتریان بزرگ قهوه برزیل یعنی مکدونالدز، دانکین دوناتز و نستله دادخواستی تنظیم و تقدیم سازمان همکاری و توسعه اقتصادی کردهاند.
آیکافی – در این دادخواست این شرکتهای بزرگ چند ملیتی به کوتاهی و اهمال در نظارت بر منبع خرید قهوهشان متهم شدهاند. کارگران میگویند برای این شرکتها مهم نیست که در تولید قهوهای که میخرند از نیروی کار اجباری و بردهداری مدرن استفاده شده است.
کارگران برزیلی در در دادخواستشان میافزایند کوتاهی در نظارت بر منبع خرید قهوه نقض فاحش دستورالعملهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی است. یکی از دستورالعملهای سازمان استفاده از نیروی کار اجباری و بردهداری مدرن و یا خرید محصولی را که اینگونه تولید شده صریحا منع میکند.
این شرکتها آمریکایی و سوئیسی هستند. آمریکا، سوئیس و برزیل هر سه عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی هستند و به اجرای دستورالعمل سازمان در زمینهی حقوق بشر و توسعهی پایدار متعهد شدهاند.
این دادخواست مبتنی بر گزارش سال ۲۰۱۶ سازمان نظارت بازرسی دانمارکی دنواتچ (Danwatch) است که بر اساس آن شرکتهای بزرگ قهوه قادر به تشخیص دقیق منبع قهوهشان نیستند. این شرکتها که شامل نستله هم میشوند سابقه خرید قهوه از مزارعی را در اختیار دارند که در آنها از نیرو کار اجباری و بردهداری مدرن استفاده شده است.
در پاسخ به این دادخواست نستله و دانکین دوناتز اعلام کردند که به هیچ وجه حاضر به همکاری با ناقضان حقوق کارگران نیستند و تمام توانشان را بسیج کردهاند که بر منابع تامین قهوهشان نظارت دقیق داشته باشند. مکدونالدز در این زمینه هیچ پاسخی نداده.
اگر سازمان همکاری و توسعه اقتصادی دادخواست این کارگران را بپذیرد و بر شکایتشان مهر تایید بزند، به احتمال قوی مذاکراتی میان شرکتها و نمایندگان کارگران انجام خواهد شد و کمپانیها به پرداخت غرامت به این قربانیان بردهداری مدرن وادار خواهند شد. افزون بر این احتمالا سازمان، کمپانیها را وادار خواهد کرد شرایط خرید قهوهشان را بازبینی کرده و زنجیره تامین قهوهشان را شفافتر کنند.
در برزیل افراد ممکن است به واسطهی دیرکرد در پرداخت بدهی وادار به کار اجباری شوند. بر اساس قوانین این کشور، این پدیده در کنار شرایط کار غیرانسانی و ساعت کاری بیش از حد طولانی مصادیقی از بردهداری مدرن محسوب میشوند.
داستان تلخ یک کارگر
وقتی پلیس بزریل آبلار ربوکاس ۵۱ ساله را از مزرعهی قهوهی دور افتادهای نجات دادند، پیرمرد پوست و استخوان بود. پیش از نجات ربوکاس از مزرعه او مجبور بوده زیر آفتاب سوزان بدون آب و غذای درست و حسابی ساعتها کیسههای سنگین قهوه را به دوش بکشد و جابهجا کند. داستان ربوکاس مشتی است نمونهی خروار.
ربوکاس مجبور بوده آب آشامیدنیش را از راهآبهای بردارد که کنار مخزن فاضلاب بوده و وقتی صاحب کارش حاضر نشده حقوقاش را بپردازد یک ماه تمام، تنها چیزی که برای خوردن داشته برنج و کمی میوهی پاپایا بوده.
ربوکاس در مصاحبهای با واشنگتن پست میگوید: «زندگی سخت و وحشتناکی بود، شرایطی که آدم حتی برای دشمنش هم آرزو نمیکند. آدمهایی مثل من به امید کسب نان و روزیشان گذرشان به این مزارع میافتد ولی خیلی وقتها سرنوشت شومی در انتظارشان است. آنقدر شرایط این مزارع بد است که خیلیها جانشان را موقع کار از دست میدهند.»
به گزارش وزارت کار بزریل ربوکاس تنها یکی از ۸۰۰ کارگری بوده که از شرایطی چنین وحشتناک نجات داده شده. در سالهای اخیر برزیل یکی از کشورهای پیشگام در مبارزه با بردهداری مدرن بوده. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه یافته کارگران در شرایطی نگهداری میشوند که دست کمی از بردهداری ندارد. دولتها و سازمانهای بینالمللی در سراسر جهان میکوشند این کارگران را از چنین شرایط غیرانسانیای نجات دهند.
دولت برزیل از سال ۲۰۰۳ برای مبارزه با بردهداری مدرن سازوکارهای مختلفی معرفی کرده است. بخشی از این اقدامات بازرسیهای نگهبانی و نظارت بیشتر بر مزارع و کارخانهها بوده. همچنین دولت برزیل میزان جریمهی صاحبان صنایع در قبال تخلف از قوانین کار را به صورت چشمگیری افزایش داده. افزون بر اینها، نهادهای دولتی «فهرست سیاهی» از شرکتهایی که از نیروی کار اجباری استفاده میکنند تهیه و منتشر کردهاند.
در یکی دو سال اخیر، شرایط اقتصادی برزیل افت چشمگیری کرده و به واسطهی کاهش بودجهی وزارت کار مبارزه علیه کار اجباری و بردهداری به کندی پیش میرود. بر اساس گزارشهای دولتی تعداد بازرسیهای مزارع و کارخانهها در سال ۲۰۱۷ نسبت به سال ۲۰۱۳ نصف شده است. سال گذشته تنها ۳۴۱ نفر از شرایط کار غیرانسانی نجات داده شدهاند، در حالی که سال ۲۰۰۷ تعداد این افراد بیش از شش هزار نفر بوده.
کاهش نرخ رشد ملی و شرایط اقتصادی نامناسب تلاشهای دولت در مقابله با بردهداری مدرن را تضعیف کرده. در واکنش به این اتفاق، کارگران و اتحادیهها دست به دامن سازمانهای جهانی شدهاند.
تاریخچهی بردهداری در برزیل
برزیل بزرگترین تولیدکنندهی قهوهی جهان است و تقریبا ۳۵ درصد دانههای قهوهی جهان در برزیل کشت میشود. در تمام طول تاریخ مزرعهداران برزیل متکی به نیروی کار ارزان بودهاند. در قرن ۱۹ بردگان آفریقاییتبار و بعدها مهاجران فقیر ایتالیایی نیروی کار این مزارع را تشکیل میدادهاند. امروزه عمده کارگران مزارع قهوه از استان فقیر باهیا میآیند. به این کارگران وعدهی دستمزد بالا و شرایط کار خوب داده میشود ولی در عمل با واقعیتی تلخ رو در رو میشوند.
همچون ربوکاس، لیوردینو سوآرس یکی از کارگرانی است که از شرایط غیر انسانی کار بردهوار در مزارع قهوه نجات داده شده است. او یکی از امضاکنندگان دادخواست کارگران به سازمان همکاری و توسعه اقتصادی است. سوآرس میگوید: «مردم نمیدانند در این مزارع چه میگذرد. حتما راه دیگری برای رشد و سودآوری وجود دارد. کسی باید در این باره کاری بکند.»
سوآرس میگوید رکود اقتصادی در شهر زادگاهش یعنی تنهاکو (Tanhacu) برای او، همسرش جوآنا و دو فرزندشان، افزون بر دورههای طولانی بیکاری به معنی دست و پنجه نرم کردن مستمر با گرسنگی بوده. سالها پیش او و همسرش توافق کردند که هر سال سه ماه را به عنوان کارگر فصلی در مزارع قهوه موقع برداشت محصول کار کنند.
او میافزاید: «ما ناگزیر به این انتخاب بودیم. در شهر زادگاهمان من تنها کسی از اعضای خانواده بودم که کار داشت و بیکاری برایمان معادل مردن از گرسنگی بود.»
هر سال اوایل ژوئن، این خانواده ۲۸ ساعت با اتوبوس سفر میکنند تا از استان خشک و بیآب و علف محل سکونتشان یعنی باهیا به استان کوهستانی و سرسبز میناس گراییس (Minas Gerais) بروند که بیش از نیمی از قهوهی برزیل آنجا کشت میشود.
سال ۲۰۱۵ ماموران دولت این خانواده را از شرایط دردناکی در یک مزرعه قهوه نجات دادند. آنها مجبور بودند روزی ۱۴ ساعت زیر آفتاب سوزان قهوه بچینند و آب نوشیدنیشان هم از چاهی گلآلود تامین میشده. علاوه بر این آنها به همراه سه زوج دیگر و دو کودک در خانهای کوچک با دو اتاق زندگی میکردند. در این خانه، هر خانواده برای آنکه کمی حریم خصوصی داشته باشد دیوارهای نازک کاغذی درست کرده بودند.
به گزارش دنواچ نستله مشتری قهوهای بوده که در این مزرعه تولید میشده. در پاسخ به این گزارش نستله اعلام کرده که از شرایط غیرانسانی در این مزارع آگاه نبوده و رابطهاش با صاحبان مزرعه را قطع کرده است.
یکی از خواستههای اصلی کشاورزان از سازمان همکاری و توسعه اقتصادی این است که شرکتهای بزرگ قهوه که مشتری چنین مزارعی هستند را شریک جرم صاحبان مزارع در نقض حقوق بشر و قوانین کار اعلام کند.
تامارا هوجایج از پژوهشگران سازمان گوتولیو وارگاس (Getulio Vargas Foundation) میگوید: «با توجه به تمام شواهد و گزارشهای منتشر شده، شرکتهای قهوه دیگر نمیتوانند بگویند از اتفاقاتی که در مزارع میافتد بیخبراند.»
سازمان گوتولیو وارگاس نهادی آکادمیک در سائو پائولو است که به کشاورزان در تنظیم دادخواستشان کمک کرده.
در پاسخ نستله گفته از تمام تامینکنندههایاش خواسته هرگونه نقض قوانینی را گزارش کنند. کمپانی میافزاید ۸۵ درصد قهوهاش از منابع مشخص و در شرایط اخلاقمدارانه کشت میشود.
رد پای دانهها
کشاورزان قهوهی برزیل در مبارزه برای احقاق حقوق از دست رفتهشان تنها نیستند و سال گذشته، به دنبال ثبت شکایت توسط کارگران یک دامداری بزرگ در برزیل، دادگاه حقوق بشر آمریکا،صاحبان دامداری را محکوم به پرداخت پنج میلیون دلار غرامت به کارگران کرده است.
روزبهروز شرکتهای چندملیتی بیشتری مجبور به پذیرش مسئولیت در قبال رفتار تامینکنندههایشان میشوند. مثلا به تازگی کمپانی تولید لباس زارا در پروندهای بر سر کار اجباری کارگران برای یکی از تامینکنندههایش در برزیل توسط دادگاه متهم شناخته و محکوم شد.
متاسفانه برخلاف لباس که برند تولیدکننده روی آن دوخته میشود، دانههای قهوه را به این راحتی میان مزرعه و خانهی مصرفکننده نمیتوان رهگیری کرد. زیرا قهوه میان دلالان و واسطههای گوناگون دست به دست میشود تا به شرکت بزرگی چون نستله برسد، و بستهبندی شود.
دانکین دوناتز میگوید در جستوجوی راهی است تا دانههای قهوه را تا مبدا رهگیری کند. این شرکت همچنین میافزاید بدون لحظهای تردید رابطهش را با تولیدکنندگانی که ناقض اصول اخلاقی شرکت هستند قطع میکند. افزون بر اینها در قرارداد دانکین دوناتز و مزرعهداران، بندی اضافه شده که به شرکت اجازه میدهد مزارع را بدون اعلام قبلی و به صورت دورهای بازرسی کند.
کمپانی بیانیهای صادر کرده که در آن آمده: «دانکین دوناتز بر این باور است که باید با تمام افراد به شیوهای انسانی و با توجه به کرامت بشری برخورد شود، چه این افراد مستقیما برای دانکین دوناتز کار میکنند چه کارگران و کشاورزانی که قهوهی مصرفی شرکت را پرورش میدهند.»
دانکین دوناتز همچنین میافزاید تامینکنندههای قهوهی شرکت در برزیل گزارش دادهاند هیچ یک از مزارع قهوهی طرف قراردادشان در فهرست سیاه دولت قرار ندارند.
هزینهی شفافیت
مساله در مورد رهگیری قهوه هزینهی بالای این کار است. وانوسیا نوگوئیرا میگوید: «در برزیل قهوهی ۱۰۰ درصد قابل رهگیری هم تولید میشود ولی این محصول ۳۰ درصد از قهوهی عادی گرانتر است زیرا نیروی انسانی و کار بسیاری برای رهگیری دقیق قهوه لازم است.»
نوگوئیرا مدیر انجمن قهوه تخصصی برزیل (Brazilian Specialty Coffee Association) است. او میافزاید سال ۲۰۱۶ و پس از انتشار گزارش دنواتچ کمپانیهای بزرگ، نمایندگانی در جستوجوی قهوهی قابل رهگیری به برزیل فرستادند ولی بیشترشان حاضر به پرداخت هزینهی ایجاد تحول در زنجیرهی تامین قهوه نبودند.
او میافزاید: «پس از انتشار گزارش موجی از نگرانی و توجه در واکنش به شرایط کشاورزان قهوه در برزیل به راه افتاد ولی وقتی کمی زمان گذشت این موج خوابید.»
یکی دیگر از مشکلاتی که کارگران قهوه این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنند این است که روزبهروز مزرعهداران از دستگاههای اتوماتیک بیشتری برای کاشت و برداشت قهوه استفاده میکنند. این به معنی کاهش چشمگیر تعداد نیروی کار موردنیاز و دورهی زمانی برداشت است.
افزون بر اینها با وجود آنکه قوانین کار سختگیرانهتر به معنی شرایط کار بهتر برای کارگران است برخی کارگران بر این باورند که داشتن یک شغل بد حتی با درآمد کم بهتر از بیکاری است.
جوآنا سوآرس، همسر لیوردینو میگوید پیش از این، کار پیدا کردن راحتتر بود ولی این روزها صاحبان مزارع محتاطتر شدهاند و سختتر میتوان کار پیدا کرد.
بدون شک نبرد برای تحول بنیادین در شرایط زندگی کشاورزان قهوه در برزیل و سایر نقاط جهان سالها ادامه خواهد داشت.