ادای دین یک ایرانی به قهوه و شرکا
آیکافی در دویچهوله
**
تاریخچه حضور قهوه در ایران به قرنها پیش باز میگردد اما با این حال ایرانیها این روزها بیشتر اهل چای هستند. چند وقتی است که یک ایرانی بر آن شده تا به یاری قهوه بشتابد و هموطنانش را با فرهنگ نوشیدن آن بیشتر آشنا کند.
صفا هراتیان با چای دشمنی ندارد اما نسبت به قهوه احساس دینی میکند که او را وا میدارد تا سخت کمر به همت معرفی این نوشیدنی ببندد که به نظرش در تمام این سالها در ایران در حقش “ظلم” شده است.
شروع داستان به ۵ تا ۶ سال پیش باز میگردد که یک دوست آمریکایی از صفا میخواهد تا او را در تماشای بو دادن دانههای قهوه همراهی کند. تا آن موقع قهوه تنها یک نوشیدنی معمولی همردیف دیگر نوشیدنیها برایش به شمار میآمد اما همراهی با این دوست باعث میشود تا او به دنیای قهوه علاقمند شود، در سمینارهای متعدد در این زمینه شرکت کند و خود دست به مطالعه و کنکاش بیشتر بزند.
صفا هراتیان دانشآموخته رشته کامپیوتر و ساکن مالزی است. در نگاه اول شاید به نظر برسد یک فارغالتحصیل جوان رشته کامپیوتر کارهای “مهمتری” برای انجام دادن داشته باشد، تا به راه انداختن سایتی به نام “آیکافی” که تماما به قهوه تقدیم شده است.
اما در خلال گفتوگو با وی در مییابید که قهوه بخش مهمی از زندگیاش را به خود اختصاص داده و قویا بر این باور است که این نوشیدنی «آدمها را به هم نزدیک میکند.»
سرویس اضافه به مشتریان
اول ژانویه سال ۲۰۱۲ صفا هراتیان سایتی به نام “آیکافی” را بهراه میاندازد تا مخاطبان فارسیزبان را از اخبار قهوه، انواع قهوه، فرهنگ و تاریخ قهوه، قهوهدرمانی و خلاصه هر آنچه به دنیای این نوشیدنی مربوط میشود، آگاه کند؛ سایتی که به گواه صحبتهای وی و بازتابها در دنیای مجازی از بازدید روزانه “بسیار قابل قبولی” برخوردار است و توانسته کاربران زیادی را به خود جذب کند.
جرقه راهاندازی “آیکافی” در جریان دیدار با یک دوست در یکی از کافیشاپهای شهر اصفهان به ذهن صفا هراتیان خطور میکند. وقتی که آنها تصمیم میگیرند در حین گپ زدن قهوهای نیز بنوشند: «برای نوشیدن قهوه به یک کافیشاپ رفتیم و من طبق معمول یک قهوه آمریکنو سفارش دادم اما وقتی قهوهام را آوردند، دیدم که با شیر سرو شده و در یک گیلاس شرابخوری ریخته شده است. به پیشخدمت گفتم من قهوه آمریکنو سفارش دادم و این قهوه معمولا با شیر نیست و ایشان جواب داد که ما میخواستیم به هر حال یک سرویس خیلی اضافهای به مشتریان ارائه دهیم و به خاطر همین من برای شما شیر اضافه کردم. متوجه شدم که حتا در یک کافیشاپی که در اصفهان خیلی مکان معروفی هست، یک چنین اتفاقی میافتد و تعاریف اشتباهی در ذهن باریستاها (پیشخدمتهای آموزشدیده برای تهیه قهوه) وجود دارد.»
همین اتفاق باعث میشود تا صفا هراتیان به عنوان کسی که علاقهی ویژهای به قهوه دارد، به فکر راهاندازی “آیکافی” بیفتد تا شاید از این راه گامی را برای پر کردن کمبود آگاهی در مورد فرهنگ قهوه در ایران بردارد.
او در صحبتهایش بارها به جای خالی آموزش در فرهنگ نوشیدن قهوه در ایران اشاره میکند: «دقیقا به خاطر اینکه قهوه در گذشته میان جامعه ایرانی با اقبال خوبی روبرو نشده، به تبع آن ما بحث آموزش را هم نداشتیم. حتا میان دستاندرکاران قهوه در ایران نیز به شدت فقر اطلاعاتی دیده میشود. وقتی به کافیشاپهای ایران بروید، واقعا چیزی که تحت عنوان قهوه سرو میشود، آن چیزی نیست که باید سرو شود. وقتی در منو قهوه اسپرسو نوشته میشود، باید همین قهوه هم سرو شود و نمیتوانیم بگوییم که ما برداشت خودمان را از قهوه اسپرسو داریم.»
شات اسرارآمیز خدا
صفا هراتیان نوشیدن قهوه را بهانهای برای نزدیک شدن آدمها به یکدیگر حتا برای چند دقیقه، فارغ از تمامی دغدغههایشان میداند. او چندین بار در صحبتهایش به “اسرارآمیز بودن” این نوشیدنی اشاره میکند، هرچند شاید بیشتر دلایل او را بتوان به چای نیز تعمیم داد.
در کنار صفا چهار نویسنده دیگر نیز در سایت “آیکافی” قلم میزنند؛ از آموزش درست کردن قهوه روی گاز و تهیهی “شات خدا” مینویسند تا تجربه کافهگردی در کشورهای مختلف و نقل گوشههایی از گذشته این نوشیدنی “اسرار آمیز”.
بیشتر ایرانیها اهل چای هستند و کمتر کسی است که با قهوه و تاریخ آن به خوبی آشنایی داشته باشد. گفته میشود زکریای رازی در یکی از کتابهای خود از دانههای سبزرنگ و بو ندادهی قهوه سخن گفته و از آنها به عنوان دارویی شفابخش نام برده است. ابن سینا نیز در یکی از کتابهایش از دانههایی شفادهنده به نام “Bunchum” نوشته که از یمن آمده و اثرات مثبتی بر بدن دارند.
“Bunn” کلمهای عربی است که در گذشته در اصل به گیاه قهوه و همچنین نوشیدنی اطلاق میشده است. این کلمه هر چند دیگر امروزه در یمن به کار برده نمیشود اما در اتیوپی، کشوری که شماری آن را زادگاه قهوه میدانند، همچنان در شکلهای مختلف (Bunna, Bun, Bona) برای نامیدن قهوه به کار میرود.
ابراز علاقه موسس سایت “آیکافی” به قهوه چنان است که بیاختیار گمان میبرید، هر روزش را تنها با نوشیدن قهوه شب میکند. برای فرو نشاندن عطش کنجکاوی از شمار فنجانهای قهوهای میپرسم که روزانه پر و خالی میشوند و در کمال تعجب صفا هراتیان پاسخ میدهد: یک فنجان؛ البته با تاکیدش بر اینکه قهوه در اصل نوشیدنی ناسالمی نیست اما مثل هر آشامیدنی و یا خوردنی دیگر مصرف بیش از اندازهاش میتواند زیانآور باشد.
رنج کارگران روی میز صبحانه
به گفتهی صفا شعار سایت “آیکافی” که در گوشه بالای وبسایت و در کنار لوگو ثبت شده، دستکم در مورد وی صادق بوده و واقعا او را به آدمها نزدیکتر کرده است. قهوه برای وی بهانهای شده تا ارتباطش با آدمها بیشتر شود و به قول خودش «چیزهایی یاد بگیرد و یاد دهد.»
به باور صفا مسیر «گاهی پردرد و رنج و گاه دوستداشتنی» قهوه از مزارع کاشت تا روی میز صبحانه به این نوشیدنی ویژگی خاصی بخشیده است.
برخلاف بسیاری از میوههای دیگر چیدن قهوه کار پرمشقتی است زیرا نمیتوان درخت را تکان داد تا میوهها به زمین بریزند. میوههای قهوه همه به طور همزمان نمیرسند و از همین رو کارگرها باید با دست دانهدانهی میوههای رسیده را جدا کنند.
صفا میگوید: «در پشت هر مرحله از داستان سفر قهوه یک زندگی نهفته است و همین باعث میشود، تمامیاینها همانند یک زنجیر از موقع برداشت محصول تا رسیدن به میز صبحانه ما به هم متصل باشند. شاید همین تاثیر خستگی کارگران روی طعم دلنشین قهوه صبحگاهی ماست که آن را تا این اندازه دلنشین میکند.»
کشف تازه صفا هراتیان در دنیای “اسرارآمیز” قهوه، شیوه بسیار آسان ویتنامیها برای درست کردن این نوشیدنی است. چند پیمانه قهوه آسیاب شده محصول ویتنام را در یک فیلتر فلزی بریزید، روی لیوان قرار دهید و سپس روی آن آب جوش بریزید. حاصل یک نوشیدنی سبک خواهد بود که میلیونها ویتنامی روزشان را با آن آغاز میکنند.
صفا و دوستانش در نظر دارند وقتی که “آیکافی” پر و بال بیشتری گرفت، گوشه چشمی به چای انداخته و پروژهای را هم برای بهدست آوردن دل چایدوستان آغاز کنند.
سایت “آیکافی” را میتوانید در این آدرس مشاهده کنید: https://icoff.ee/fa
لطفا از اظهار نظر بی مطالعه بپرهیزید. این مطلب را تقریبا همه ایرانیان میدانند که چای از زمان مرحوم کاشف السلطنه وارد ایران شد وبه تدریج در بخشی از اراضی شمال کشور کشت وفرآوری شد ومردم به آن اقبال کردند. ولی تا قبل از آن نوشیدنی متعارف در ایران فقط قهوه بود . نام قهوه خانه بر حسب تصادف انتخاب نشده بلکه واقعا آنجا محل نوشیدن قهوه بوده و هنوزهم با تمام نلاشی که شده نام چایخانه نتوانسته جایگزین قهوه خانه شود. قهوه قجری هم که معرف حضورتان هست . بنا براین سابقه قهوه در ایران خیلی بیش از چای است ولی به مرور زمان مردم ما دچار تغییر ذایقه شدند.
جناب مرتضوی عزیز؛ همینطور است که شما میفرمایید. اولین قهوهخانههای ایران در عصر صفوی و همزمان با گسترش مقبولیت قهوه در امپراطوری عثمانی – بنا به روایتی – در اصفهان برپا شدند و سالها قهوه نوشیدنی هر روزه ایرانیان بهشمار میآمده. البته سالها پیش از آغاز کشت و کار چای در ایران٬ بههر حال این نوشیدنی هم در ایران رواج داشته٬ اما از قرار نه به اندازه قهوه. کشت چای در ایران و حمایت استعمار انگلیس از آن احتیاطا باعث شده که قیمت تمام شده آن برای مردم عادی کمتر از قهوه – که اصولا محصولی وارداتی محسوب میشده و بازرگانی آن در اختیار پرتغال بوده – در بیاید. بهنظر میرسد این مساله را میتوان بهعنوان یکی از دلایل جایگزین شده چای بهجای قهوه در زندگی روزمره ایرانیان برشمرد. بیتردید مسائل اجتماعی دیگری نیز در این میان تاثیرگذار بودهاند که بررسی آنها مطالعهای تاریخی و جامعهشناختی طلب میکند.
به نظر اینجانب قیمت تمام شده پایین تر چای در ایران که بدلیل امکان کاشت آن در کشورمان میسر شده است اولین دلیل گرایش ایرانیان به چای بوده و بعد از آن تبلیغات غیرمستقیم منفی در مورد قهوه دلیل دوم استقبال اکثریت ایرانیان از چای است
هنوز خیلی ها قهوه را نوشیدنی غربی و نوشندگان آن را مقلدان غرب و به اصطلاح کلاس بالا تصور میکنند
به واکنش مسافران پروازهای هوایی داخلی در خصوص درخواست یک مسافر جهت نوشیدنی قهوه بجای چای دقت فرمایید…. انگاری مسافر نگون بخت از کره مریخ نازل شده است!!!!