اخبار کافه‌هافرهنگ تاریخ قهوه

آنگاه یک؛ کافه و کافه‌نشینی

آنگاه مجله‌ای فرهنگی هنری‌ست به سردبیری آرش تنهایی که تاکنون هشت شماره از آن منتشر شده و در هر شماره یک موضوع را دست‌مایه قرار می‌دهد. نخستین شماره‌ی آنگاه با موضوع «کافه و کافه‌نشینی» زمستان ۹۵ منتشر شد و حالا به چاپ سوم رسیده است. در یادداشت پیش رو الهام احمدپور نگاهی گذرا کرده به مطالبی که در این شماره منتشر شده است.

مجله آنگاه - کافه و کافه‌نشینی

آیکافی – شماره اول مجله فرهنگی هنری آنگاه، به کافه و کافه‌نشینی می‌پردازد. از آن‌جا که کافه‌ها همواره محلی برای دورهمی و هم‌صحبتی هستند، انتخاب چنین موضوعی برای شماره اول، بی‌ربط به رسالت این مجله که قصد هم‌نشینی و هم‌خوانی درباره موضوعات مختلف و غریب‌تر را دارد، نیست.

در ابتدا احمد پوری از خاطره اولین دریافت حق التالیف‌اش در یکی از کافه‌های تبریز و ناصرفکوهی از رابطه میان هویت شهر پاریس با کافه‌هایش و اعتراضاتی که بی‌ربط به این مکان‌ها نبودند و خود فکوهی سال‌ها پیش شاهدش بوده است، نوشته‌اند.

ابراهیم حقیقی، عکاس و گرافیست نام‌آشنا، در یادداشت خود اشاره کرده که باید کافه و چایی‌اش همیشه بهانه‌ای باشد برای دورهم بودن‌ها و گفت وشنود‌ها. او معتقد است که «اگر قهوه‌خانه و کافه مکان وقوع بسیاری از وقایع تاریخی نباشند، مکان نقل و طرح و توطئه اغلب اتفاق‌های تاریخ‌سازند و این موضوع شهر و روستا هم نمی‌شناسد. برای من تجربه عصرهای «بوفه ی دانشکده‌ی هنرهای زیبا»، در ضلع شمال شرقی حیاط و کنار کاج‌های باغچه‌ای کوچک، پر از خاطرات غریب و حیرت‌انگیز است. تمام دانشجویان هنری، در چهارفصل سال، با دیدارها و خبرها و گپ‌و‌گفت‌ها از معماری، نقاشی، مجسمه، موسیقی، گرافیک و تئاتر گردهم می‌آمدند، از نمایشگاه‌ها و کنسرت‌ها و اجراهای نمایشی و جشن‌ها گرفته تا فیلم‌ها و حضور هنرمندان. می‌دانم بسیاری از آموخته‌های امروزم را از آن روزها و آن مکان دارم. چای خوردن بهانه‌ای بیش نبود.»

روایت کوتاه مزدک دانشور از کافه‌های پس از انقلاب در ایران، بازگوکننده سیری است که خواننده را متوجه این موضوع کند که از نظر او امروزه، یعنی پس از سال‌های اصلاحات تا به الان، کافه‌ها کارکردی را که در نوشته‌های دیگر مجله بدان اشاره شده است، ندارند و تنها تبدیل به مکان قرارهایی که در سرعت اتفاق میافتند، شده‌ اند.

«شوکا از هر نظر راوی یک مقطع مهم تاریخی است که مجموعه تصاویر عکاسی شده از این کافه، در سال‌های ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ به ثبت آن پرداخته است، بی‌آنکه عکاسش از آینده و فرجام پیش رو خبر داشته باشد» زانیار بلوری با چنین مدخلی از اهمیت کافه شوکا و نقشی که این کافه مانند کافه نادری برای نسل صادق هدایت ایفا کرده بود، گفته است تا با این بهانه به مجموعه عکس پیمان هوشمندزاده از کافه شوکا بپردازد. تعداد یازده فریم از این مجموعه عکس، در مجله آورده شده است. در ادامه این عکس‌ها، گفتگوی سبا لعل محمدی را با یارعلی پورمقدم، صاحب کافه شوکا می‌خوانیم. «من قهوه‌چی‌ام! قهوه‌چی‌ای هستم که چیزهایی «سی دل خودم» می‌نویسم. از یک جایی که دستم به دهنم رسید، ناشر خودم هم شدم. پخش کتاب‌ها هم همین جا در شوکاست.» و از سی و پنج سالی می‌گوید که پای این کافه گذاشته است. او می‌گوید که آدم‌ها وقتی به کافه می‌آیند، کاری ندارند، آمده‌اند که اینجا باشند و این موضوع مهمی است. طی سوالات بعدی، پورمقدم از نویسندگان و هنرمندانی که آن جا رفت‌و‌آمد داشته‌اند، از چهار دوره مسابقه عکاسی که در آن جا برگزار کرده بود، از سن و سال و حال و احوال آدم‌هایی که شوکا را پاتوق خود کرده‌اند و از تمثال عیسی مسیح کف فنجان قهوه یکی از مشتری‌ها می‌گوید. نکته جالب توجه مصاحبه، جایی است که یارعلی پورمقدم می‌گوید که خودش به هیچ وجه اهل کافه رفتن نیست و اصلا از فضاهای شلوغ خوشش نمی‌آید.

مطالبی درباره تاریخچه کافه و کافه‌نشینی و وضعیت امروزه کافه‌ها در شهرهای دیگری چون تبریز، ایلام و اصفهان نیز در این شماره آمده‌اند.

متعلقات کافه هم مهم‌اند؛ همچون صدا، تصویرها، نمایش و اتمسفر دراماتیک کافه؛ سعید خواجه افضلی به عنوان یک نویسنده تئاتری، از پتانسیل دراماتیک قهوه‌خانه‌ها و نیز حضور قهوه‌خانه و کافه در نمایشنامه‌ها و نشانه‌شناسی کافه‌ها، امید انارکی، آهنگساز، از حضور موسیقی زنده در کافه‌ها و نقشی که کافه در شکل گیری و رشد نوع خاصی از موسیقی داشته است، سارا ثابت از حضور فضای کافه در ادبیات ایران و جهان، تورج صابری‌وند از گرافیک کافه‌های تهران و نشان‌های تصویری آن‌ها، مونس محمودی از بازنمایی کافه در آثار ادوارد هاپر، نقاش آمریکائی و محمد ایمانی فولادی از پدیده کافه-تئاتر برای مجله نوشته‌اند.

نوشته فاتح صهبا درباره مرتضی کیوان از مقالات مبسوط و کامل این شماره است که به سیر زندگی هنری، اجتماعی، سیاسی او و کافه‌نشینی‌ها و ارتباطاتش پرداخته است و طرح‌های اردشیر محصص که روزگاری از مشتریان ثابت کافه نادری بوده است، به همراه گفت‌و‌گو با کسانی چون کامبیز درم‌بخش، لی لی گلستان و احمد محیط طباطبایی نیز این شماره را پربارتر کرده است.

بنفشه چراغی، معراج قنبری، علی پوریان، اکبر شریعت، گیتا گرگانی، شمس آقاجانی، الهام زارع‌نژاد، حسین شکربیگی، سالار رفیعیان، محمد طلوعی، اسماعیل عباسی، رامین بیرق‌دار، روشن نوروزی، فرانک احمدزاده، حدیث متقی، هلیا همدانی، حمید جعفری، یونس یونسیان، داوود ارسونی، جواد عاطفه، مهرنوش فطرت، مرجان چرخچی و میترا اسفاری از دیگر مولفان و مترجمان این شماره هستند که نوشته هریک بُعد و روایتی متفاوت از کافه وکافه‌نشینی را به خواننده مجله ارائه داده است.

مجله‌ی آنگاه را می‌توانید از وب‌سایت آنگاه، کیوسک‌ها، کتاب‌فروشی‌ها و شهرکتاب‌ها تهیه کنید.


تولد آنگاه

تحریریه آیکافی

آیکافی رسانه خبری،‌ تحلیلی و آموزشی صنعت قهوه و کافه ایران است. ما درست از روز اول ژانویه ۲۰۱۲ شروع به‌کار کرده‌ایم و تاکنون صدها یادداشت و گزارش و مقاله در حوزه‌های گوناگون مرتبط با قهوه از مصاحبه و مطالب آموزشی گرفته تا مقالات تاریخی و اجتماعی و ادبی منتشر کرده‌ایم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا