در امتداد کمربند قهوهای
آیکافی – مرزهای سیاسی بین کشورها قراردادهایی هستند که گاه افرادی با مشترکات فراوان را از یکدیگر جدا کرده و آدمهایی ناهمگون را درون یک مرز جا میدهند. یک کانادایی اهل ونکوور به مراتب مشترکات فرهنگی بیشتری با یک آمریکایی آنسوی مرز دارد تا با یک کانادایی اهل کبک. مفهوم کشور در حوزهی «قهوه» نیز به طرز مشابهی قراردادیست و عموما موجب کژفهمی در شناخت قهوه مناطق مختلف میشود. کشورها وسیعاند و مزارع قهوه بسیار کوچک. قهوه اتیوپی که از درختان وحشی در ارتفاعات دستچین شده و بهشیوهی «خشک» فرآوری میشود از لحاظ فاکتورهای طعمی و حسی هیچ شباهتی با قهوهی همان کشور که در مزارع وسیعتر رشد کرده و بهطریق «تر» فرآوری میشود ندارد.
از سوی دیگر بسیاری از گونههای قهوه که مشابهتهای طعمی قابلتوجهی دارند٬ در کشورهای مختلف رشد میکنند. بهطور مثال قهوه درجه یک کشورهای آمریکای جنوبی بهطور کلی بههم شبیهاند؛ همانگونه که قهوهی شرق آفریقا و قهوهی شبه جزیره عربستان شبیه یکدیگرند؛ و البته هر دوی اینها با قهوهی کشتشده در مالزی تفاوت طعمی بسیاری دارند.
ولی بههر روی برچسبزدن قهوهها با نام کشورها اجتنابناپذیر است و در طول سالیان متمادی فراگیر شده است.
در سری یادداشتهای در امتداد کمربند قهوهای سعی خواهیم کرد خواص طعمی قهوههای مناطق مختلف را بشناسیم و از تاریخچهی آنها بگوییم. اما در نظر داشته باشید که در چشیدن قهوه٬ درست همانند خواندن ِ تاریخ٬ مفهوم «کشور» فقط یک نقطهی آغاز است.