چگونه با کلاس قهوه بنوشیم یا سوپ قهوه برای روح
لیلی نظری
معلم و مترجم زبان انگلیسی و آلمانی
در این یادداشت لیلی نظری درباره تجربه قهوهنوشی در یکی از کافههای تهران نوشته؛ جایی که خانم و آقایی چهل ساله از سالندار کافه درخواست کاپوچینو بدون “کف” و کیک “رد ولول” میکنند.
آیکافی مسئولیتی در قبال مطالب بازنشرشده و ترجمهشده از نویسندهها و رسانههای دیگر ندارد و محتوای آنها لزوما منعکسکنندهی دیدگاه آیکافی نیست.
سر میزی میانهی کافه نشستهام، آمریکانویی نیمنوشیده مقابلم است و توپکهای هدفون را تا پرده صماخ (که باید اعتراف کنم در کودکی فکر می کردم سماق است) توی گوشم فرو کردهام تا هنگام کار سروصدای کافه را نشنوم. گرچه تلاش چندان موفقی نیست چون هدفونِ beat عزیزم خراب شده و این یکی همان گوشآزارهای خودِ آیفون است. آقا و خانمی حدود ۴٠ ساله وارد کافه میشوند. با رشتهی افکاری پوسیده و گسیخته و در حالیکه کار از کار ِ تمرکز روی لغات گذشته، مشغول تماشای زوجِ تازهوارد میشوم. با سفارشِ آقا دو عدد شاخ کوچک روی سرم سبز میشود:
«دوتا کاپوچینو بدون کف بدید لطفا!»
کاپوچینو بدون کف؟؟ باریستا که با من مختصر دوستیای دارد، چشمان گردشدهاش را معنادار به چشمانم میدوزد. ثانیهای صبر میکند تا از آنجا که حق همیشه با مشتریست، خودش را کنترل کرده و پاسخی مودبانه به آقا بدهد: «کاپوچینو باید فوم داشته باشه، میخواید بهجاش براتون لاته بزنم که فوم نازکتری داره؟»
«باشه لاتّه خوبه.»
خانم پی سفارش را میگیرد: «یه بورانی هم سفارش بده»
اول فکر میکنم منظورش واقعا بورانیست. مثلا ماست و اسفناج. تعجب میکنم که اینجا مگر بورانی هم دارد؟! بعد میشنوم: «نه، رد ولوِل بگیر. اون کیک قرمزه.» و این وقت تازه دوزاریم میافتد که ای داد و بیداد که مقصود «برَونی» (brownie) و رد ولوت (red velvet) بوده.
مهران مدیری در مرد هزار چهره میگفت: پول برق را باید بدهیم، پول آب جدا!
از ذهنم میگذرد که تا دم کشیدنِ فرهنگ قهوه در کشور انگار هنوز راه زیادی باقیست. بهیاد گفتوگویی با یک دوست باریستا در اسکاتلند میافتم که از سفارشهای نامتعارف مردم برایم میگفت و تصمیم میگیرم این یادداشت را بنویسم.
خوانندگان عزیزِ آیکافی، اگر مایلید باکلاستر باشید لطفا هرگز این چند کار را انجام ندهید:
١ – کاپوچینو بیفوم سفارش ندهید. برای قهوهای بر پایه اسپرسو و شیر با فوم کم، لاته وجود دارد!
٢ – اسپرسو را بیرونبر سفارش ندهید! نوشیدن اسپرسو دقیقهای بیشتر طول نمیکِشد و قول میدهم نرسیده به درِ کافیشاپ تمام شده و مجبورید لیوان کاغذیش را دور بیاندازید. پس همان یک دقیقه را به اسپرسویی در فنجان چینی یا شیشهای یا سرامیکی اختصاص داده و از لحظه لذت ببرید. بهقول ایتالیاییها: carpe diem یا دم را غنیمت شمار!
٣ – آمریکانو یا لاته را در ماگ یا فنجان استاندارد خود کافه سفارش بدهید و نه در ماگ و فنجانی بزرگتر. چون نتیجه تنها شیر یا آب بیشتر در قهوهتان خواهد بود و طبیعتا قهوهای بیمزه.
۴ – قهوههای بر پایهی شیر نباید لبدوز و لبسوز باشند. حتا چای را هم نباید با دمای ١٠٠ درجه دم کرد، چه رسد به قهوه. میتوانید لاته را کمی داغتر سفارش دهید، اما خیلی خیلی داغ نه. طعم شیر در دمای بالا تغییر میکند و نامطبوع میشود.
۵ – تعداد شاتهای اسپرسو در لاته یا کاپوچینو یا فلتوایت را معمولا سایز فنجان یا ماگ تعیین میکند. بهتر است آن را به عهده و سلیقه خود باریستا بگذارید. حالا نهایتا هم اگر دابل شات در فنجانی کوچک خواستید مانعی ندارد، اما تمنا دارم درخواست سه شات در یک فنجان یا ماگ نکنید!
یک توصیه اضافی هم برای دوستانی که خارج از ایران قهوه سفارش میدهند:
در کافههای فرنگ معمولا شیرهای کوچکی برای اضافه کردن به چای یا قهوه در کنار شکر و دستمال و … روی پیشخوان در اختیار مشتریان قرار دارد. در تابستان سفارش اسپرسو روی یخ هم سفارش شایعیست. فقط لطفا اگر اسپرسو روی یخ سفارش میدهید درخواستِ لیوان بزرگ نکنید؛ چون همه متوجه هستند که با ریختن سه چهار عدد از آن شیرها روی اسپرسو و یخ، چیزی شبیه آیس لاته درست میشود که قیمتش بیش از دو برابر اسپرسوست.
در پایان از اینکه – حالا به هر شیوهای – قهوه مینوشید از شما سپاسگزارم.
از قدیم گفتهاند: اگر مشکلی با قهوه حل نشود، حتما مشکلی جدیست.
پینوشت:
با خیال راحت و به سلیقه شخصی لاته یا کاپوچینوتان را با قاشق هم زده یا نزده نوش جان کنید. توصیهی خاصی برای هم زدن یا نزدن آنها وجود ندارد.
از همین نویسنده بخوانید:
[twocol_one]قهوهنوشی در ادینبرا اسکاتلند
[/twocol_one] [twocol_one_last]ایتالیا ایتالیا که میگن خوب جاییه، فقط قهوههاش بدن
هیچ قانونی وجود نداره که بگه اون چیزی که من فکر میکنم، یا جوری که من تلفظ میکنم، صد در صد صحیح هست.
من میگم بورانی تو بگو بارونی، زمین به آسمون اومد؟
بر فرض من دارم اشتباه “تلفظ” میکنم، این دلیل بر برتر بودن کسی که بلده درست “تلفظ” بکنه نیست، و بهش حق گردشدن چشم ها رو نمیده.
هدف نگارنده این مطلب برای من هیچ فرقی با هدف آدمی که چیزی برای نازیدن بهش نداره و میره روی ماشینش بوق ۱۰۱۱ میبنده و تو خیابون بوق میزنه نداره
بیشتر از اینکه متوجه بشم خانم و آقای محترم چه جور انسانی هستن، متوجه شدم نگارنده چه جور موجودی هست.
لطفاً دفعه دیگه به جای استفاده از هدفون آیفون از همون هدفون بیتست استفاده کن که متوجه چیزی نشی. بیکلاس ها هم حق زندگی دارن.
بیشتر از اینکه نگران جا افتادن فرهنگ قهوه نوشیدن باشیم توی مملکتمون باید نگران جا افتادن نداشتن نگاه از بالا به پائین و گردنشدن چشمامون باشیم.
این نوشته کاملاً نفرتپراکن بود. موفق هم شد. حالم بد شد از یادآوری این نکته که آدمهایی مثل این نویسنده چقدر ازخودمتشکر هستند.
داداچ Beats نه Beat !
کلاتو بچسب باد نبره
اگه کار شما در فضولی و قضاوت «کلاس» مردم به جایی رسیده که به تشدید روی ت در تلفظ لاته حساسین، این رو هم در نظر داشته باشید که کارپه دیم اصطلاح ایتالیایی نیست، لاتین است. ضرب المثل که دیگه قهوه نیست که برای «با کلاسی» باید ایتالیایی معرفی بشه حتی اگه واقعا نباشه.
شرط: خرابی هدفون هم داستانه و آدم علافی که اینو نوشته، کارش گوش کردن و فضولی و بعد قضاوت در احوال و «کلاس» مردمه.
نویسنده به شدت اصرار داره القا کنه یگانه رند هفت خط کافه نشینی هست و بسیار عجولانه و بی مورد مطرح میکنه که هدفون بیت اورجینال و گوشی آیفون داره و تازه کجاشو دیدین اسکاتلند هم رفته
منتها صرف نظر از تمام این اظهار فضلهای نوکیسه مآبانه به نظر میرسه نویسنده به طور جدی و قاطع هیچ تفاوتی بین فان و هوبی و ساخت موتور اتوماتیک ساعت امگا قائل نمیشه به هیییییچ قیمتی چون واقعا دستورالعمل های سلیقه ای که برای نگاه کردن به فنجون قهوه و استفاده از سمت درست و دقیق زبان برای هدایت جرعه ی قهوه به درون مری میده کلا میدان منفی رو برای مصمم کردن مشتری برای ترک کردن قهوه تا بیرون مرزهای پرگهر حتا تا اروپا هم گسترش میده
چنین دقت نانومتریکی که در تلفظ کلمه ی زوج مسن که هیچ کاری به نویسنده نداشتن اگه در حفظ و نگهداری هدفون نازنین شون صرف میشد کار به نق زدن از محصولی با برند اپل نمیکشید و شاید نیازی به اسکاتلند رفتگی هم حس نمیشد
لطفا به نویسنده هاتون گوشزد بفرمایید در این محل زباله نگذارند
دم خودپرداز سرا تو کارته
موقع کار با تلفن همراه سرا تو کارته
موقع خواب چشما دنبالته
تو آپارتمان گوش همسایهها به دیوارته
خلاصه همیشه فضولی مردم ایران دنبالته
#فضولی_ممنوع
ماها بدبختی که از دست مردم فرنگ رفته خودمون میکشیم با این کلاس گذاشتنشون از خود اروپاییهای سروساده نمیکشیم که میان ایران
قبلاً میگفتن طرف دماغش را بالا میگیری اما حالا این قوم ندید بدید دماغاشونم عمل میکنند سربالایی که اگر خدایی نکرده سرشون را اوردن پایین برای فضولی تو کار دیگران دماغشون همونطور بالا باشه مغزشون پیدا باشه مثلاً ما مغز داریم
من تا حالا کافه نرفتم
اما از قهوه هم بدم نمیاد
گوشی آیفون هدفون beats و .. ندارم
فرنگ هم فقط از تو google earth دیدم
اینا رو گفتم که بیشتر از من بدونید تا بگم :
این خانوم هم نظر و عقاید خودشو داره
اگه ما هم بهشون بی احترامی کنیم با توجه که متن تفرقه انگیزی نوشتن با ایشون چندان فرقی نداریم .
فقط یک لطفی کنید و متن رو پاک کنید.
:)
میگم اگه منم مثل این خانم یه سری دری وری بنویسم «آیکافی » به عنوان یه خبر یا گزارش تو سایت منتشر میکنه ؟