چند کارخانه قهوه در ایران فعال شدند
جنبش صنعت قهوه در ایران
این یادداشت در شمارهی ۲۳۴ روزنامه تعادل بهتاریخ شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴ منتشر شده است. مطالب بازنشرشده از رسانههای دیگر لزوما منعکسکنندهی دیدگاههای آیکافی نیست.
[hr]از اولین تجربه ایرانی از قهوه ۶ قرن میگذرد اما صنعت آن تازه جنبشهایی برای رشد و توسعه را آغاز کرده است. نشانههای این جنبش هم آغاز کشت قهوه در برخی استانهای جنوبی و جنوبشرقی و البته راهاندازی چند کارخانه فرآوری قهوه برای اولین بار در ایران است. بهعلاوه رشد سرمایهگذاری در صنعت و تولید این نوشیدنی، شاید حکایت از آغاز دورهای تازه در ساختار اقتصاد این کشور نیز باشد؛ اقتصاد آزاد، سرمایهداری، بیخوابی و قهوه.
قهوهای که در ایران تهیه و طبخ میشود، یکی از بدمزهترین قهوههای جهان است؛ این ارزیابی تقریبا همه کسانی است که طعم قهوه را در کشورهای دیگر چشیدهاند. بهعلاوه، از گرانترینها هم هست.
البته این مساله مهم از نظر بازار تاثیری بر رشد قارچگونه کافیشاپها در ایران نداشته؛ هرچند ظاهرا کیفیت محصول تاثیری بر رونق این کسبوکار ندارد. انگیزه اصلی صاحبان کسبوکار و مصرفکنندگان قهوه در ایران بیشتر «پرستیژ» است. جالب اینجاست که قهوه ۶ قرن پیش وارد ایران شد ولی در این فرصت، شیوع پیشبینیشده را نداشت. دلیل بیرغبتی ایران به این کالا نه در ذایقه که بیشتر در نظام اقتصادی کشور ریشه دارد؛ قهوه نوشیدنی سرمایهداری است؛ نوشیدنی بینیازکننده از خواب.
برای نخستینبار قهوه در زمان صفویه بهعنوان یکی از انتخابهای ایرانیها در میان نوشیدنیهای روزانه رایج شد. این قهوه که از پرتغال میآمد، نشانهای بود از ورود ایران به شبکه اقتصادی جهانی. اما چای به سرعت قهوه را از میدان بهدر کرد. یکی از دلایل حذف قهوه از عادات غذایی مردم هم به تجارت و اقتصاد باز میگردد؛ چین ِ چایکار نزدیکتر از پرتغال و برزیل بود و با امکانات و سرعت تجارت آن زمان، نوشیدن چای سادهتر و بهصرفهتر و در یک کلام بیدردسرتر بود.
امروز دیگر مشکلات سنتی بازرگانی پیش روی قهوه نیست؛ دستگاههای گرانقیمت آمادهسازی قهوه از برزیل و آلمان وارد کشور میشود اما چیزی که کم است یا شاید اصلا نیست، شرایطی است که زندگی یا بهتر بگوییم، کار را بدون قهوه ناممکن کند. قهوه در خاستگاه خود نیز با تسلط نظام سرمایهداری رایج شد و آب به آسیاب صنعتی ریخت که امروز دومین تجارت پرسود جهان را بعد از نفت شکل میدهد. در واقع، اقتصاد نفتی ایران برای اینکه به سمت این تجارت پرسود که اتفاقا قابلیت کشت در ایران را نیز دارد [؟] برود، باید اول ریشههای خود را در سرمایهداری محکم کند.
ادیسون راه را برای قهوه باز کرد
ادیسون بود که با اختراع خود (لامپ رشتهای)، کار را ۲۴ساعته کرد و بهانهای برای کند کردن چرخ تولید سرمایه نگذاشت؛ این اختراع ادیسون احتمالا از نیازها و دغدغههای خود او بهعنوان یک بازرگان بود. نیروی انسانی برای کارکردن و تولید پول دیگر تحت مدیریت و کنترل خورشید و طبیعت نبودند. اما این بینیازی کامل نبود. روشنایی شب نمیتوانست بر طبیعیترین نیاز انسان که اتفاقا تضاد عمیقی با کار دارد غلبه کند؛ خواب.
غلبه بر این نیروی مهیب ضدکار را صنعت غذا برعهده گرفت. هرچند خیلی طول کشید تا این صنایع همهگیر و اقتصادی شود اما بالاخره به کمک برق آمد برای تندتر چرخاندن چرخهای سرمایهسازی. نخستین و مهمترین غذای جنگجو با خواب هم نوشیدنیها بهویژه قهوه و نوشیدنیهای انرژیزا بود. بهطور کلی صنایع غذایی دستبهدست هم دادند تا چشمها را برای تولید ثروت باز نگه دارند. اما بازار قهوه و نوشیدنیهای انرژیزا در کشورهایی که این مسیر را طی نکردهاند، به کندی و البته بهدلایل دیگری درحال رشد است؛ گرچه رشدی آهسته.
احتمالا رابطه بین رشد اقتصادی، کار و میزان خواب رابطهای مثبت باشد؛ شاهد مثال هم کمخوابترین شهر روی زمین است که اتفاقا تولید ناخالص داخلی آن ۱۹۰۰میلیارد دلار است. مردم توکیو، تنها ۵ ساعت و ۴۴دقیقه از شبانهروز را در خواب با چشمهای بسته میگذرانند.
فرار از خواب با دارو، نوشیدنی و حتا پیشرفتهترین فناوریها، به بخشی از سبک زندگی بیشتر مردم امریکای شمالی، اروپا و ژاپن تبدیل شده است. نوشیدن یک فنجان قهوه کافئیندار در وعده صبحانه بخش جداییناپذیر و عمومی غذای جهان شده؛ البته جهان سرمایهمحور. جهانی که با قهوه بیدار میماند و کار میکند و از طرفی هم هر روز به وسعت صنعت قهوه میافزاید.
اما ایران فاصله زیادی با اقتصاد نیازمند قهوه دارد. به همین دلیل هم هست که نهتنها میزان مصرف قهوه در ایران بسیار اندک است بلکه بیشتر وجهی غیراقتصادی و کاملا اجتماعی با محوریت شکلدادن به پرستیژ پیدا کرده است. به همین دلیل هم هست که بیشترین قهوه در کافیشاپها و عمدتا بعد از عصر در ایران مصرف میشود تا در وعدههای صبحانه خانگی.
اما همین میزان اندک مصرف را واردات شکل میدهد. واردات دانه قهوه بیشترین بخش زنجیره ارزش در بازار قهوه را دارد هرچند که آمار دقیقی از آن وجود ندارد. اما به گفته معدود فعالان صنعت قهوه در ایران مصرف سرانه کشور حدود ۷۰ تا ۸۰ گرم است. هرچند به گفته رضا حوالهدار که یکی از فعالان صنعت قهوه در ایران است این میزان مصرف سالانه حدود ۳۵درصد رشد را تجربه میکند. اما این رشد نوید جهش در این صنعت را نمیدهد.
نان کافیشاپها در روغن است
قهوه یا به عبارت دقیقتر دانههای قهوهای که وارد ایران میشود بیشتر از دسته محصول درجه دو در این بازار جهانی است. قهوه در بازار به دو دسته تخصصی و نامرغوب یا commodity تقسیم میشود که برزیل از تولیدکنندههای دسته اول است و ویتنام و اندونزی تولیدکنندههای دسته دوم. بازار ایران هم به گفته حوالهدار بیشتر با محصولات ویتنام و اندونزی تغذیه میشود که قیمت آن تقریبا کیلویی ۲دلار است. البته قهوههای مارکدار هم وارد ایران میشود اما بیشتر نصیب دهکهایی از جامعه ایران میشود که توانایی مالی نوشیدن قهوه کیلویی ۲۰۰هزارتومان را دارند. این قهوهها که عمدتا از اروپا میآیند بیشتر برای تولید کاپوچینو مصرف میشود و قهوههای تفدادهشده که بیشترین سهم واردات بازار قهوه ایران را دارند، صرف تولید قهوه ترک میشود. البته همین تف دادن قهوه بیشترین ارزشافزوده را در زنجیرهی ارزش گسترده دانه قهوه تا فنجان دارد.
[quote style=”boxed” float=”left”]کافههای و کافیشاپها در ایران در چند سال اخیر رشد قارچگونهای داشتند اما کیفیت و کمیت محصول و خدمتی که میفروشند، رشد نکرده است. به همین دلیل که کافیشاپ بیشتر کارکرد تفننی آن هم برای طبقه متوسط به بالای جامعه مصرفکنندگان ایران دارد[/quote]
اما در این زنجیره ارزش بیشترین سود را کسی میبرد که اتفاقا نقش مهمی در بیکیفیت بودن قهوه در ایران دارد؛ کافیشاپها یا همان ارائهدهندههای نهایی قهوه. این مراکز عمده تهیه و عرضه قهوه در ایران در چند سال اخیر رشد قارچگونهای داشتند اما کیفیت و کمیت محصول و خدمتی که میفروشند، رشد نکرده است. به همین دلیل که کافیشاپ بیشتر کارکرد تفننی آن هم برای طبقه متوسط به بالای جامعه مصرفکنندگان ایران دارد.
از نشانههای غیراقتصادی بودن این واحدهای عرضه و فروش، این است که کافیشاپها زیرمجموعه چند اتحادیه هستند؛ اتحادیه عطاریها، اتحادیه قنادیها و شیرینیفروشیها و اتحادیه آبمیوه و نوشیدنیها به کافیشاپها مجوز میدهند. خود فعالان این صنعت اعتراف میکنند که نظارتی روی فعالیت این مراکز نیست و حتا به گفته حوالهدار به همین دلیل هم مردم ایران رغبتی به قهوه ندارند؛ چون تنها از بوی قهوه لذت میبرند و نه مزه آن. البته قیمت بالای آن را هم وی تایید میکند و معتقد است: برای تبدیل کردن قهوه به نوشیدنی روزمره باید آن را خوشمزه و ارزان کنیم. اشاره وی به فراهم کردن زمینههایی در دسترستر از چارچوب و ساختار اقتصاد آزاد است. در بستر جهانی این تجارت، کافیشاپهای ایران نیز باید مانند نمونههای جهانی خود براساس نوع خدماتی که ارایه میدهند، قیمت مشخصی داشته باشند و حتا ستارهدار شوند اما در ایران چنین ارزیابی نداریم.
صنعت بیخوابی رونق میگیرد؟
در شرایط فعلی بدیهی است که صنعت قهوه ایران را در دسته صنایع عقبمانده و ابتدایی قرار دهیم. اما این روند در حال تغییر است. بهتازگی چند کارخانه در ایران فعال شدهاند که در بخش فرآوری مانند تف دادن، آسیاب و کپسول کردن و بستهبندی مشغول هستند. چشماندازی که برای این صنعت هماکنون دیده میشود، آیندهای پرشتابتر و پرسودتر را نشان میدهد اما در این مسیر مشکلاتی هم کمین کرده است.
قیمت جهانی دانه قهوه بهدلیل خشکسالی مانند سایر مواد غذایی در معرض افزایش قرار دارد ؛ اما از طرفی هم در جنوب ایران قابلیت کشت وجود دارد و میتوان کشت تجاری قهوه را در ایران آغاز کرد. هرچند در حال حاضر هم قهوه در برخی نقاط جنوبی کشور مانند چابهار کشت میشود اما مانند بازار مصرف آن بیشتر وجه تفریحی دارد تا تجاری.
از دیگر موانع پیش روی صنعت قهوه در ایران، سرمایه و زمانبربودن این صنعت است؛ ایرانیها به سرمایهگذاریهای زودبازده علاقهمند هستند. احداث یک کارخانه فرآوری قهوه در ایران، سرمایهای نزدیک به یک میلیارد تومان نیاز دارد که بعد سه سال، تمام این سرمایه بازمیگردد.
سلام/مطلب کوتاه و مفیدی بود/ذکر این نکته که فعالان صنعت قهوه هنوز اتحادیه ی رسمی برای خودشون ندارن واقعن به جا بود/سپاس
این مقاله از چند جهت ایراد داره: یک اینکه مطابق با مطالعات تاریخی قهوه ادر زمان صفوی (شاه تهماسب و شاه عباس) از عربستان (یمن) وارد می شده , اون زمان اروپایی ها نمی دونستن قهوه چی هست. دوم اینکه تا زمان قاجار قهوه یکی از نوشیدنی های محبوب ایرانی ها بوده اما در همین سالها واردات قهوه از هندوستان که توسط انگلیس مدیریت می شده (بخاطر نابودی مزارع قهوه بواسطه بیماری زنگ برگ قهوه) قطع و چایی نوشیدنی جایگزین آن می شه… ایرادات دیگه هم به این مقاله وارده که از دامنه ی بحث در اینجا خارج هستش.
منابع:
Ukers, William (1935). All About Coffee. New York: The Tea & Coffee Trade Journal Company. ……………………………………………………………………………………………………….. Yeboah, Salomey “Value Addition to Coffee in India”. 2010.
من خیلی از این ناراحتم که چرا یه برندی به اسم لاوازا که خیلی قهوه ی نا مرغوبی داره باید تو ایران نماینده ی انحصاری داشته باشه ولی استارباکس که تو کل دنیا بهترین قهوه ی جهان رو با اون صنعت قوی که داره نباید نماینده گی داشته باشه حالا چرا چون لاوازا یا لاواتزا از ایتالیا میاد اون ماله آمریکاست .
بعد باید اون مصرف کننده ی بدبخت مثل خودم باید ۲۵۰ گرم قهوه ی استارباکس رو بگیره ۶۰ هزار تومن ولی همون قهوه تو کشور هایه خارجی فروخته میشه ۴ یورو بعد میگن چرا ملت ایران تمایلی به خوردن قهوه ندارن خوب طرف با ۶۰ هزار تومن میره ۱۰ کیلو چایی میخره دیگه
سلام دوستان
ماتولید کننده هنواع پاکت قهوه در اصفهان هستیم برای بسته بندی قهوه ومخصوصا کسانی که کهر رستری انجام میدهند پاکتهای خاص وخوبی داریم شماره تماس
سلام لطفا شماره تماستون رو برام میل کنید
[email protected]