فهرست واژههای دفتر دوم گروه قهوهپژوهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
واژۀ مصوب | واژۀ بیگانه | تعریف |
قیف تغذیه | bean hopper syn. hopper | قیف نگهدارندۀ دانههای قهوه در دستگاه آسیا |
سرددمآوری | cold water brewing method syn. cold brew 1 | شیوهای که در آن دمآوری قهوه با آب سرد و در طی چند ساعت انجام میشود |
قهوۀ سرددم | cold brew 2 syn. cold-brewed coffee, cold brew coffee | قهوهای که با روش سرددمآوری تهیه شده است |
سرددمآور قهوه، سرددمآور | cold brew coffeemaker | وسیلهای برای تهیهی قهوه به روش سرددمآوری |
قهوۀ تجاری | commercial coffee | قهوهای که مشخصههای قهوۀ تخصصی را ندارد و عموماً بهصورت انبوه تولید میشود و با نشانهای تجاری مختلف عرضه میشود |
قهوۀ تکخاستگاه | single origin coffee | دانهی قهوهای که خاستگاه آن یک ناحیه یا منطقهی جغرافیایی خاص است |
قهوۀ ترکیبی | blended coffee syn. coffee blend, blend | مخلوطی از دانههای قهوه با درجات برشتگی یا خاستگاهها یا گونهها یا زیرگونههای متفاوت |
ترکیبسازی قهوه | coffee blending | فن آمیختن چند قهوه با خاستگاهها یا گونهها یا زیرگونههای متفاوت برای بهبود کیفیت هر یک از آنها |
قهوۀ فوری مخلوط | (۳ in 1) coffee mix | مخلوط سادهای از قهوۀ فوری و پودر شیر و شکر |
قهوهآزمایی | coffee cupping syn. cupping | روشی نظاممند برای ارزیابی ویژگیهای کیفی قهوه، مانند رایحه و مزه و طعم و حس دهانی، توسط متخصص |
قهوهآزما | coffee cupper syn. cupper | کسی که متخصص قهوهآزمایی است |
طعمیاد | flavour note | یکی از ویژگیهای متمایز از طعمهای گوناگون قهوه که در هنگام چشیدن آن احساس میشود |
برشتهکاری قهوه | coffee roasting | فرایند شیمیاییای که در آن دانهی قهوۀ سبز با حرارت برشته میشود |
کارگاه برشتهکاری | roastery | کارگاهی که در آن قهوه را برشته میکنند |
تندبرشتهکاری | fast roast / fast roasting | نوعی برشتهکاری تجاری که در ظرف پنج دقیقه انجام میشود |
کندبرشتهکاری | slow roast / slow roasting | نوعی برشتهکاری نسبتاً آرام و کند که هدف آن به دست دادن طعمی مطلوب در زمانی بین ده تا بیست دقیقه است |
برشتهکن قهوه، برشتهکن | coffee roaster syn. coffee roasting machine | دستگاهی که برای برشته کردن قهوه به کار میرود |
برشتهکن پیوسته | continuous roaster | نوعی برشتهکن پربازده که در آن دانههای قهوه به طور پیوسته وارد و محصول برشتهشده از آن خارج میشود |
برشتهکن ناپیوسته | batch roaster | نوعی برشتهکن که در آن میزان مشخصی از قهوه در مدت زمان مشخصی برشته میشود و قهوۀ برشتهشده قبل از ریختن دستهی بعدی از دستگاه خارج میشود |
برشتهکن بسترسیال | fluid-bed roaster | نوعی برشتهکن که در آن هوای داغ از روی دانههای قهوه عبور داده میشود |
برشتهکن استوانهای | drum roaster | نوعی برشتهکن شامل یک محفظه استوانهای چرخنده که در آن حرارت توسط گاز یا الکتریسیته به دانهها منتقل میشود |
برشتهکن استوانهای دوجداره | double drum roaster | نوعی برشتهکن که محفظهی استوانهای آن از دو جدار فلزی با فاصله چند میلیمتر از یکدیگر تشکیل شده است |
برشتهکار | roaster | کسی که بهوسیلهی برشتهکن قهوه را برشته میکند |
استاد برشتهکاری | master roaster syn. roast master | فردی که دارای بالاترین مهارتهای مربوط به فن و دانش برشتهکاری است |
درجهی برشتگی | roast degree syn. degree of roast | میزان تیرهشدگی قهوۀ برشتهشده |
قهوۀ روشنبرشت | light roasted coffee syn. light roast coffee | قهوهای که درجهی برشتگی آن مربوط به قبل از ترق (crack) اول یا در طی آن است |
قهوۀ میانبرشت | medium roasted coffee syn. medium roast coffee | قهوهای که درجهی برشتگی آن مربوط به قبل از ترق دوم یا در طی آن است |
قهوۀ تیرهبرشت | dark roasted coffee syn. dark roast coffee | قهوهای که درجهی برشتگی آن مربوط به بعد از ترق دوم است |
قهوۀ تازهبرشت | fresh roasted coffee syn. fresh roast coffee | قهوهای که از برشتهشدن آن زمان زیادی نگذشته است |
عیب برشتهکاری | roast defect | عیبی که براثر ایراد در دستگاه برشتهکاری یا فرایند برشتهکاری در دانههای قهوه ایجاد شده باشد و به طعمهای بد در نوشیدنی قهوه منجر میشود |
نمودار برشتهکاری | roast profile | بازنمود ترسیمی تغییر دمای دانهی قهوه در هنگام برشتهکاری |
قاشقک برشتهکاری | trowel syn. coffee roaster sample spoon | قاشق کوچکی که در بخش جلوی دستگاه برشتهکاری قرار دارد و برای نمونهگیری در حین فرایند برشتهکاری به کار میرود |
ترق | crack | صدای ترکیدن دانهی قهوه در طی فرایند برشتهکاری |
نقطهسوزی | scorching | سوختن نقاطی از سطح دانهی قهوه که براثر حرارت زیاد در مراحل اول برشتهکاری رخ میدهد |
سرسوزی | tipping | سوختن نوک و لبههای دانهی قهوه در زمان برشتهکاری |
غلظت | strength syn. solubles concentration, brew strength | درصد ذرات قهوۀ حلشده در واحد حجم نوشیدنی نهایی |
دستمریزاد،عاااالی بود