نقش تاریخی برزیل در تعیین نرخ جهانی قهوه – بخش دوم
قهوه: بازیگر میدان جنگ جهانی دوم
در مطلب پیشین، تحولات دنیای قهوه در ابتدای قرن بیستم تا شروع جنگ جهانی دوم را بررسی کردیم و به نقش برزیل در تعیین قیمت و کنترل بازار پرداختیم. در این قسمت به سراغ زمانی خواهیم رفت که کنترل از دست برزیل خارج شده و جنگ از یک سو و ورود رقبای جدید از سوی دیگر، بزرگترین صادرکنندهی قهوه جهان را تحت فشار گذاشتهاند.
آیکافی – در ابتدای ورشکستگی وال استریت در ۱۹۲۹، برزیل ۶۵ درصد از قهوهی آمریکا را تأمین میکرد، اما در ۱۹۳۷ این مقدار به ۵۰ درصد رسیده بود، از سوی دیگر، کلمبیا سهم فروش خود را تا ۲۵ درصد این بازار ارتقا داده بود. نمایندهی برزیل، به پشتوانهی صنایع دیگر کشورش، اعلام کرد در صورتی که سایر کشورها به تعهدات خود در تولید و صادرات قهوه برنگردند، برزیل میتواند به کلی برنامهی کنترل قیمت خود را بر هم بزند. البته سایر کشورهای آمریکای لاتین دلیلی برای جدی گرفتن این تهدید نمیدیدند و در عین حال نمیتوانستند بازار را در چنین مرحلهای رها کنند، چرا که قهوه روبوستای آفریقایی راهش را به بازارهای آمریکا پیدا کرده بود و خطر از دست دادن این بازار مهم همه را تهدید میکرد. همچنین در سالهای ورشکستگی آمریکا، کنیا با تشکیل دایرهی تحقیق و هیئت مدیرهی قهوه عربیکا به آهستگی به پیش میرفت و در اواخر دهه ۱۹۳۰ کشورهای آفریقایی توانسته بودند از تولیدکنندههای آسیایی قهوه پیش بیافتند.
در مطلب قبلی گفتیم که ژتولیو بارگاس سیاست رقابت آزاد در بازار را در پیش گرفت، اما خیلی زود از کردهی خود پشیمان شد. ارقام عجیب درآمد برزیل در این سالها شگفتآورند. در ۱۹۳۸ این کشور سیصد میلیون پوند قهوه بیشتر از سال قبل فروخته بود، اما درآمدش ۳/۱۵ میلیون دلار کمتر شده بود. از سوی دیگر، در سه دههی گذشته جایگاه خود را در بازار باخته بود. در حالی که در ۱۹۰۶ صادرات قهوهی برزیل ۲۰ میلیون گونی بود، سایر کشورهای تولیدکننده مجموعاً ۳/۶ میلیون گونی محصول داشتند، اما در ۱۹۳۸ که صادرات قهوه در برزیل ۲۲ میلیون گونی بود، سایر کشورها به رکورد ۱۰/۲ میلیون گونی رسیده بودند، که بسیاری از آنها محبوبیت بیشتری از قهوهی برزیل پیدا کرده بودند. در همین دوران بود که دلالهای قهوه در آمریکا به تبلیغات گستردهتر روی آوردند تا با استفاده از رادیو که تابهحال مغفول مانده بود، خاطره و تصویر بفروشند.
برویم به سراغ جنگ جهانی دوم که در مطلب جیرهبندی قهوه از آن صحبت کرده بودیم. سال ۱۹۳۹ و شروع جنگ جهانی دوم، زمان شروع تحولات در بازار قهوه هم بود. آمریکای لاتین بلافاصله بازار اروپا را برای فروش ده میلیون گونی قهوه از دست داد. از طرفی، دولت نازی آلمان روی حمایت آلمانیهای ساکن گواتمالا، که بسیاری از آنها زمیندار و تولیدکننده قهوه بودند، حساب کرده بود و حتی فهرستی از مخالفان تهیه میکرد تا پس از پیروزی آلمان بر اروپا و سپس تصرف گواتمالا، آنها را اعدام کند. در چنین شرایطی آمریکا بهتر دید که صنعت قهوه در کشورهای آمریکای لاتین را حمایت کند، چرا که اگر به پایین نگه داشتن قیمت قهوه اصرار میکرد، خطر پیوستن این کشورها به آلمان نازی وجود داشت.
سومین کنفرانس «دایرهی کشورهای تولیدکنندهی قهوه در آمریکای لاتین» (Pan American Coffee Bureau) درست پنج روز پس از حمله هیتلر به فرانسه در ۱۹۴۰ در نیویورک برگزار شد. توافق حاصل از این کنفرانس بر این مسئله بود که آمریکا ظرف سه سال آینده سالیانه ۱۵/۹ میلیون گونی قهوه وارد کند، رقمی بیش از میزان مصرف معمول در کشور. پیشنهاد این بود که برزیل شصت درصد، کلمبیا بیست درصد و مابقی کشورها با درصدهای پایینتر این میزان قهوه را تأمین کنند تا به این ترتیب مصرفکنندگان آمریکایی بیقهوه نمانند و قیمت قهوه پایین بماند. امضای همین توافق پنج ماه به طول انجامید چون هر کشوری سهم بیشتری میخواست. به طور مثال دیکتاتور گواتمالا تهدید کرده بود که اگر سهم فروش آنها از پانصد هزار گونی در سال بیشتر نشود، روابط تجاری خود را با آلمان از سر خواهد گرفت.
کشورهای آمریکای لاتین بیطرفی خود را در جنگ اعلام کرده بودند و تنها به روابط تجاری خود با آمریکا ادامه میدادند. اتفاق بزرگ زمانی افتاد که ژاپنیها به پرل هاربر حمله کردند و آمریکا عملاً وارد جنگ جهانی دوم شد. حالا مسائل تجاری تحتالشعاع جنگ قرار میگرفت و آمریکا به برزیل فشار میآورد تا در ازای ادامهی روابط تجاری، به نیروهای متفقین بپیوندد. برزیل به آمریکا اجازه داد تا در ازای راهاندازی کارخانجات استیل، در خاک کشورش پایگاه نیروی هوایی راهاندازی کند و همزمان روابط تجاری خود را با آلمان، ژاپن و ایتالیا قطع کرد. آلمانیها هم به تماشا ننشستند، زیردریاییهای خود را به منطقه فرستادند و سیزده کشتی تجاری برزیلی را غرق کردند. این موضوع ضربهی سختی به اقتصاد برزیل وارد آورد و در ماه اوت ۱۹۴۲ به طور رسمی به متفقین پیوست و علیه آلمان و ایتالیا اعلام جنگ کرد! نتیجه غرق شدن ۲۳ کشتی برزیلی دیگر به دست زیردریاییهای آلمانی و ایتالیایی بود. اما برزیل نیروی جنگی خود را برای حمایت از کشتیهای تجاری خود به کار گرفت و ۹ زیردریایی آلمانی را در سواحل خود غرق کرد.
تقاضای قهوه در میان ارتشیها آمریکا بالا گرفته بود، رفتوآمد دریایی محدود شده و کشتیهای تجاری آمریکا برای کمک به نیروی دریایی گمارده شده بودند. با اینکه برزیلیها حمل قهوه را با کشتیهای خودشان انجام میدادند، «هیئت تولیدات جنگ» در آمریکا کنترل واردات را به دست گرفته بود، قهوه را تحویل میگرفت و به بازار آزاد وارد میکرد. نتیجهی همهی این وقایع، کمبود شدید قهوه در بازار آمریکا، بالا رفتن اعجابآور قیمتها و جیرهبندی قهوه بود.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی که تولیدات ناچیزی داشتند، با وضع توافقنامههای تجاری متعدد به سمت جهانیشدن پیش میرفتند و سعی میکردند خود را به آمریکا، که اقتصادش در جنگ صدمهی چندانی ندیده بود و پس از جنگ به سرعت در حال پیشرفت بود برسانند. همزمان، حرکت منسجمی در روند جهانی شدن اقتصاد به شکل انجمنهای تجارت منصفانه (Fair Trade) در آمریکا و اروپا کلید خورد. اگرچه در ابتدا این جنبش با فروش صنایع دستی آغاز شده بود، کمکم پای قهوه هم به آن باز شد و کشورهای کمتر مطرحشدهای مانند آنگولا و نیکاراگوئه توانستند محصول خود را بدون واسطه در کلیساها یا منازل آمریکایی و اروپایی به فروش برسانند.
در برزیل، دیکتاتور بزرگ ژتولیو بارگاس برکنار شد و دولتی دموکراتیک جای او را گرفت اما مشکلات اقتصادی این کشور با وجود تثبیت قیمت ارز خارجی پایان نیافت. در دههی ۱۹۵۰ کشت قهوه در برزیل رشد فزایندهای یافت. این مسئله به علت اضافه شدن زمینهای زیر کشت در ایالتهای غرب و جنوب سائوپائولو بود. رقابت بین شش ایالت، بخشهای بزرگی از خاک برزیل را جنگلزدایی میکرد و به زیر کشت قهوه میبرد. در ۱۹۶۲، اولین توافقنامه جهانی قهوه (International Coffee Agreement) که چیزی شبیه به توافقنامهی کشورهای آمریکای لاتین با آمریکا بود بین کشورهای تولیدکننده و واردکنندهی قهوه به امضا رسید. طبق این توافقنامه، سهمیهی مشخصی از صادرات قهوه با قیمت ثابت، با توجه به قیمت مؤسسهی جهانی قهوه، به هر کشور داده میشد. این توافقنامه در واقع برای جلوگیری از بالا رفتن بیرویهی قیمت قهوه در بازار جهانی اتخاذ شده بود.
در برزیل رویهی تولید انبوه و قیمت پایین تقریبا تا ۱۹۷۵ ادامه پیدا کرد، اما همزمان با اصرار برزیلیها به افزایش تولید، ذائقهی مصرفکنندگان به سمت قهوههای ملایمتر گرایش پیدا میکرد. اقتصاد برزیل در وضعیت بدی گرفتار شده بود، از طرفی از سهم خودش از بازار کوتاه نمیآمد و از سوی دیگر کشورهای رقیب پیشرفت تقریباً آهسته و پیوستهای به سمت بالای نمودار داشتند. اتفاقی که کشت دیوانهوار قهوه برزیل را متوقف کرد، سرمازدگی در ماه جولای سال ۱۹۷۵ بود. قیمت قهوهی سبز بالا رفت و برداشت محصول در باغهای برزیل برای مدت دو سال با کاهش شدید مواجه شد. این مسئله اگرچه برزیل را از مقام تعیینکنندگی سهمیه قهوه به پایین فرو کشید، فرصتی به کشاورزان این کشور داد تا روی اصلاح نژاد گیاهان خود شروع به کار کنند تا کیفیت قهوهی خود را از یک محصول متوسط به سطوح بالاتر ارتقا ببخشند.
در مقابل برزیل، کلمبیا با وضعیت پایداری جلو میرفت و در اوایل دهه ۱۹۷۰ مقدار قهوه تولیدشده در کلمبیا نیز به ۸/۵ میلیون گونی افزایش پیدا کرده بود. با سرمازدگی درختان در برزیل و گران شدن قهوه، این بالا رفتن قیمت به افزایش درآمد و دستمزد کشاورزان کلمبیایی انجامید و باعث افزایش مزرعهها و کشت گونههای پرمحصول در این کشور شد. اگرچه سیاستهای محافظهکارانه حکومت این کشور که به قصد کنترل تورم اعمال شده بود، باعث شد آنطور که باید از این فرصت فراهم شده استفاده نکنند، اما وجود فدراسیون ملی کشاورزان قهوهی کلمبیا و کمپین موفقشان در تبلیغات خوان والدز و قهوهی صددرصد کلمبیایی باعث شد که این بخش از اقتصاد کشور به مسیر رو به جلوی خود با ملایمت ادامه بدهد.
ضربهی دیگر بر اقتصاد قهوه برزیل، خشکسالی ۱۹۸۵ بود که باعث شد این کشور بار دیگر سهمیه خودش را در بازار جهانی از دست بدهد و سهم کوچکتری از آن بردارد. سال ۱۹۸۹ سال سرنوشتسازی در بازی قدرت قهوه بود و توافقنامهی جهانی قهوه در این سال شکسته شد. در واقع عامل اصلی این انحلال تغییر ذائقهی قهوهنوشان بود که به قهوههای ملایمتر روی آورده بودند و اصرار برزیل برای نگهداشتن سهمیهاش در بازار فایدهای به حالش نداشت. آمریکا خودش را از توافقنامه بیرون کشید و عملاً باعث بر هم خوردن آن شد. به این شکل آمریکا برزیلیهای بختبرگشته را تنها گذاشت تا دست به دامن بازارهای قهوه فوری روسیه شوند. سیاستهای برزیل در تولید انبوه و تمرکز بر افزایش صادرات بالاخره شکست خورد و موسسه قهوه برزیل منحل شد. پس از این زمان بازار جهانی قهوه دستخوش نوسانات بسیاری بود که علل آن را میتوان بهبود کیفیت و کمیت محصولات قهوه در کشورهای تولیدکننده، تغییرات اقلیم و ورود تولیدکنندههای جدید قهوه مانند ویتنام برشمرد. اگرچه برزیل در سالهای دههی ۱۹۹۰ بار دیگر تولید قهوه خود را افزایش داد، اقتصاد قهوه دیگر بر نرخگذاری ابرقدرتهای این صنعت استوار نبود و بازار آزاد بر اساس عرضه و تقاضا قیمتگذاری را به دست گرفت. تحولات صنعت قهوهی برزیل پس از شکسته شدن توافقنامهی جهانی قهوه در ۱۹۸۹ بحث مفصلیست که میتوان در مطلبی جداگانه به آن پرداخت.
منابع:
Uncommon Ground, Mark Pendergrast,
Brazil’s Coffee Comeback; Foreign Agriculture 1976
The Coffee Market in Brazil: challenges and policy guidelines