قهوهی اوگاندا زیر تیغ تغییرات اقلیمی
سم ماسا، مانند بسیاری از مردمان اوگاندا شیرچای پرادویه را به قهوه ترجیح میدهد و به ندرت قهوه مینوشد. ولی همچون بسیاری از ساکنان این سرزمین باور دارد که خودش و خانوادهاش بخشی از جهان و صنعت قهوه هستند. نشنال جئوگرافیک زندگی ماسا و هزاران کشاورز دیگر قهوه و شرایط این صنعت را در اوگاندا بررسی کرده است.
آیکافی – ماسا در خانهای کوچک بالای یک آتشفشان خاموش و در میانهی مزرعهی قهوهاش زندگی میکند. برخی از درختچههای قهوهی این مزرعه را جد پدری ماسا بیش از صد سال پیش کاشته است. ماسا همچون پیشینیانش عمدهی درآمداش را از کشت قهوه بهدست میآورد.
قهوه اوگاندا در سراسر جهان چه با ذکر نام این کشور چه بدون نام و نشانی از آن فروخته و مصرف میشود. اوگاندا یکی از کهنترین سرزمینهایی است که در آن قهوه کشت و تولید میشود. آب و هوای دلپذیر و مناطق کوهستانی حاصلخیز، اوگاندا را به سرزمینی رویایی برای کشت قهوه تبدیل کرده است. ولی همراه با تغییرات اقلیمی خطر نابودی و زوال صنعت پویای قهوهی اوگاندا را تهدید میکند.
اوگاندا دو فصل بارانخیز دارد. عمدهی مزارع این سرزمین فاقد سیستم آبیاری هستند و کشاورزان برای کشت و پرورش قهوه به بارش باران وابستهاند. سال ۲۰۱۶ در یکی از این فصلهای بارانی، آسمان مزرعهی ماسا را از موهبت بارش محروم کرد. آن سال درختچههای مزرعهی ماسا محصول بسیار ضعیفی داشت. ماسا میگوید: «این آشفتگی و نبود بارش چیز جدیدی نیست و در سالهای اخیر الگوی بارش باران دستخوش تغییر بسیار شده است.»
او ادامه میدهد: «فصلی که انتظارش را نداری باران میبارد و فصلی دیگر به جای باران شاهد آفتاب شدید و حتی خشکسالی هستیم.»
این دگرگونیها زندگی کشاورزان اوگاندا را شدیدا تحت تاثیر قرار داده است. سفرهی این مردمان هر روز کوچکتر و درآمدشان کمتر شده تا جایی که بسیاری از خانوادهها توان پرداخت هزینهی تحصیل و درمان فرزندانشان را هم ندارند.
درد مشترک
مصائب ماسا درد مشترک خیلی از کشاورزان اوگاندا و بسیاری کشورهای دیگر است. بر اساس آخرین پژوهشهای علمی، افزایش دما و اختلال در الگوهای بارش، کشت و پرورش قهوه را شدیدا تحتتاثیر قرار داده و میزان و کیفیت محصول کشاورزان به شدت افت کرده است.
یافتههای یک پژوهش نشان داده تا ۲۰۵۰ اگر مسیر تغییرات اقلیمی دگرگون نشود زمینهای مناسب برای کشت قهوه نصف خواهد شد.
برای مصرفکنندگان قهوه در کشورهای توسعهیافته این دگرگونیها به معنی افزایش قیمت قهوه و افت نسبی کیفیت نوشیدنی است؛ ولی برای ۲۵ میلیون کشاورز قهوه در سراسر جهان تغییرات اقلیمی و تاثیر آن بر کشت قهوه، جدالی بر سر مرگ و زندگی خواهد بود.
کشورهایی چون اوگاندا بدون شک از این تغییر و تحولات تاثیر شدید میپذیرند. در چنین کشورهایی کشت و تجارت قهوه سنگ بنای اقتصاد است و اگر به هر دلیلی این تجارت مختل شود، زندگی بسیاری به خطر خواهد افتاد. از همین رو است که دانشمندان، دولتمردان و مردم عادی اوگاندا شتابان در پی راهی برای کاهش تاثیر تغییرات اقلیمی بر این سرزمین و صنعت قهوهاش هستند.
قمار بزرگ اوگاندا
در کنار پرو، اوگاندا هشتمین تولیدکنندهی بزرگ قهوه در جهان است. در آفریقا اوگاندا دومین تولیدکننده بزرگ قهوه است. در این کشور سالانه سه تا چهار میلیون کیسهی ۶۰ کیلویی قهوه برداشت میشود که معادل دو تا سه درصد تولید سالانهی جهانی قهوه است.
تولید غولهای صنعت قهوه یعنی برزیل بسیار فراتر از این اعداد است. سالانه ۵۵ میلیون کیسه قهوه در برزیل برداشت میشود. میزان برداشت قهوه در ویتنام حدود ۲۵ میلیون کیسه در سال است.
عمده قهوهی کشت شده در اوگاندا ربوستا است و محصول بهدست آمده از کیفیت چندان بالایی برخوردار نیست و بیشتر در محصولات تجاری و صنعتی استفاده میشود.
با وجود همهی اینها در یک قرن گذشته بهتدریج قهوه تبدیل به صنعتی کلیدی در اوگاندا شده که حدود ۴۰۰ میلیون دلار ارزشگذاری میشود. تجارت قهوه سهم ۲۰ درصدی در صادرات اوگاندا دارد. بر اساس آمارهای رسمی، حدود هشت ملیون نفر از ساکنان این سرزمین که جمعیتی ۴۲ میلیونی دارد، درآمدشان شدیدا وابسته به صنعت قهوه است. بر اساس دادههای آماری ۹۰ درصد محصول قهوه اوگاندا در مزارع کوچک پرورش داده میشود.
با توجه به افزایش صعودی تقاضا برای قهوه در بازارهای جهانی دولتمردان اوگاندا سعی دارند سهمشان از این بازار بزرگ را افزایش دهند. رییس جمهور اوگاندا یووری موسوینی میکوشد میزان تولید قهوهی اوگاندا را تا ۲۰۲۰ پنج برابر کند و به ۲۰ میلیون کیسه در سال برساند. بسیاری از تحلیلگران رسیدن به این هدف را نه تنها دشوار بلکه غیرممکن میدانند.
افزون بر تغییرات اقلیمی مشکلات بسیاری بر سر راه توسعه صنعت قهوه اوگاندا وجود دارد. کشاورزان به سختی به نیازهای اولیهشان چون کود و دستگاههای کشاورزی و بذر مناسب دسترسی دارند. همچنین نظام بانکی اوگاندا بسیار ضعیف است و توان مالی تامین نیاز صنعتی در حال رشد با وامهای کمبهره را ندارد.
زیرساختهای کشور چون راهها و مراکز فرآوری قهوه نیز چندان مناسب توسعه نیستند. افزون بر اینها بیشتر مزارع بسیار کوچکند و مدیریت کلان آنها کار سختی است. قوانین ارضی اوگاندا هم چندان توسعه یافته نیست و کشاورزان هر لحظه ممکن است در جدال با همسایگان یا زمینداران بزرگ مزرعهشان را از دست بدهند. نیروی کار جوان هم چندان علاقهای به ادامه راه پدران خود ندارد و ترجیح میدهد به پایتخت مهاجرت کند و کار دیگر جز کشاورزی بیابد.
اوگاندا سعی دارد در بازار جهانیای نقش ایفا کند که شدیدا صنعتی شده در حالی که عمدهی محصول قهوهی این کشور توان رقابت در بازارهای جهانی را ندارد. در کنار همهی این موانع، اوگاندا با تغییرات اقلیمی شدید نیز دست به گریبان است.
تغییرات اقلیمی
از دههی ۱۹۸۰ تا به امروز، بهطور متوسط هر دهه دمای متوسط سالانه ۰/۲ درجه سلسیوس افزایش یافته است. روند افزایش دما رو به تشدید است. در کنار اینها، با وجود آنکه پیشبینیهای هواشناسی نشان میدهد که میزان بارش باران تغییر چندانی نخواهد داشت، اما الگوی بارش شدیدا غیرقابل پیشبینی شده است.
بر اساس مطالعات، در سالهای آینده، اوگاندا دورههای طولانی خشکسالی در کنار بارانهای شدید و نامنظم را تجربه خواهد کرد. پژوهشی دولتی در سال ۲۰۱۵ نشان داده که اگر اقدام خاصی انجام نشود، تا سال ۲۰۵۰، درآمد اوگاندا از صنعت قهوه نصف خواهد شد. جوزف نکاندا مدیر سازمان کشاورزی قهوهی اوگاندا میگوید: «اوگاندا شدیدا از تغییرات اقلیم تاثیرپذیر است. اگر الگوی دگرگونیهای اقلیمی تغییر نکند اقدامات خُردی که در اوگاندا در حال انجام است، هیچ فایدهای به حال مردم نخواهد داشت.»
وینفرد ناکیاگابا یکی دیگر از پژوهشگران سازمان خیریهی مطالعات کشاورزی گرمسیری است که مشغول بررسی تاثیر افزایش دما و خشکسالی بر کشت و برداشت قهوه اوگاندا است. ناکیاگابا خاطرهی بازدیدش از یک مزرعهی قهوه نزدیک پایتخت اوگاندا یعنی کامپالا را برای خبرنگار نشنال جئوگرافیک بازگو میکند. مزرعه متعلق به مرد میانسالی به نام جرالد جلوبا است. در یک روز گرم و آفتابی اواخر ژانویه ناکیاگابا به مزرعهی جرالد سری میزند.
هر سال اواخر ژانویه در مزارع قهوه اوگاندا کمی قبلتر باران حسابی باریده است و درختچهها شاداب و تازهاند و شاخههایشان پوشیده از میوهی قهوه است. ولی صحنهای که ناکیاگابا با آن رو به رو شد شدیدا با انتظاراتش تفاوت داشت. برگهای درختان خشک بود و خبری از محصول درست و حسابی هم نبود. مشکل به اینجا ختم نمیشد. افزون بر خشکی هوا آفتِ موزی به درختان مزرعه حمله کرده بود و شیرهی گیاهان را مکیده بود. ناکیاگابا میگوید: «این آفت در شرایط گرم و خشک رشد میکند. اگر در زمان طبیعی باران کافی باریده بوده، حال و روز درختان متفاوت بود.»
جلوبا میگوید: «فصل خیلی بدی داشتیم. تقریبا چهار ماه از آخرین باری که یک باران درست حسابی باریده گذشته.»
افزون بر نبود باران کافی دمای هوا هم افزایش چشمگیر داشته؛ تاثیر تمام این تغییرات را جلوبا با پوست گوشت تجربه کرده است. درآمد جلوبا و خانوادهاش حدود ۶۰ درصد کاهش یافته. پیش از این درآمد سالانهی این خانواده از فروش قهوه حدود ۸۰۰ دلار بوده اما پس از خشکسالی اخیر درآمدشان به زیر ۳۰۰ دلار افت کرده است.
تلاشهای خرد
تقریبا تمامی کشاورزان قهوهی این منطقه با شرایط مشابهی دست و پنجه نرم میکنند. بارش کم، دمای بالا و تبخیر زیاد رطوبت خاک سرنوشت این کشاورزان را به خطر انداخته است. برای مقابله با این شرایط کشاورزان به راهکارهای مختلفی رو آوردهاند. مثلا بوتههای قهوه را در سایهی درختان موز میکارند. دمای هوا در سایه پایینتر است و رطوبت خاک دیرتر بخار میشود.
در کنار ساقهی اصلی هر بوته چالههای کوچکی میکنند تا آب باران در آنها جمع شود. روی سطح خاک کودبرگی که خودشان از برگهای پوسیده تهیه کردهاند را پخش میکنند تا تبخیر رطوبت خاک را کاهش دهند.
یکی دیگر از اقدامات آنها این است که در بدنهی یک بطری آب سوراخ کوچک ایجاد میکنند و بطری را کنار درخت چال میکند. آب به تدریج از بطری خارج میشود و خاک را مرطوب میکند. تمام این راهکارها در کنار هم تا حدی اثربخش هستند ولی تاثیرشان محدود است.
گیاه قهوه شدیدا به تغییرات اقلیمی حساس است و ریسک کشت آن در مناطقی که اینگونه تحت تاثیر تغییرات اقلیمی قرار میگیرند بسیار بالا است.
[quote float=”left”]یکی از راهکارهایی که در کشاورزیهای برزیل و ویتنام برای مقابله با تنشهای آب و هوایی استفاده میشود کاشت گونههای قهوه تخصصی است[/quote]یکی از راهکارهایی که در کشاورزیهای برزیل و ویتنام برای مقابله با تنشهای آب و هوایی استفاده میشود کاشت گونههای قهوه تخصصی است که در کنار تنشهای اقلیمی مقاومتر هستند. متاسفانه قیمت بذر این گونهها بالا است و بسیاری از کشاورزان اوگاندا توان خرید آن را ندارند.
زنان مبارز
تمام این سختیها شاید بخشی از مردمان این سرزمین را از کشت قهوه ناامید کرده باشد ولی امید در دل بسیاری زنده است. روت ماگامبو به همراه عدهای از زنان کشاورز منطقه لورو گروهی تشکیل دادهاند تا نبردشان با تغییرات اقلیمی را سازماندهی کند و راهکارهای هوشمندانهتری برای مقابله با مشکلات پیش پایشان بگذارد. اسم این گروه باکی ناکا است که از ترکیب نام چند تن از این زنان ساخته شده است.
کشاورزی و صنعت قهوه در اوگاندا شدیدا مردانه است به این معنا که مردان مالک بیشتر زمینهای کشاورزی و درختچههای قهوه هستند. همچنین با وجود اینکه زنان نقش کلیدی در کشاورزی و کارهای مزرعه دارند، کل درآمد حاصل از کشت قهوه در اختیار مردان است.
اعضای باکی ناکا مواردی استثنایی در کسبوکار مردانهی قهوه اوگاندا هستند. برخی از این زنان زمینشان را از شوهرانشان به ارث بردهاند، برخی دیگر در طول سالیان با زحمت بسیاری توانستهاند کمی پول کنار بگذارند و تکهای زمین برای خود بخرند. در چند مورد هم، شوهرانی که ذهن بازتری نسبت به تغییر دارند بخشی از زمین کشاورزیشان را به زنانشان هدیه دادهاند.
این گروه سال ۲۰۰۵ تشکیل شد. در آغاز بیشتر اعضا دور هم جمع میشدند تا با هم گپی بزنند و تجربیاتشان را با هم به اشتراک بگذارند. از اواسط ۲۰۱۵ وقتی شرایط کشاورزی قهوه رو به بدتر شدن گذاشت، این زنان تصمیم گرفتند دست به دست هم دهند و راهی برای مقابله با شرایط بد تجارت قهوه پیدا کنند.
در اولین قدم تصمیم گرفتند به جای اینکه محصول مزارعشان را به صورت انفرادی بفروشند، کل محصول را یک جا جمع کنند و بعد به بازار ببرند. در بازار حجم بالاتر محصول به آنها توان چانهزنی بیشتری میدهد.
اقدام دیگر آنها راهاندازی یک بانک کوچک محلی بود. با کمک تمامی اعضا سرمایهی درگردش این بانک به ۱۴۰۰ دلار رسیده که از درآمد کل چند خانوار بیشتر است. از بودجهی این بانک به اعضا وام داده میشود.
این وامها برای بهبود شرایط مزارع، خرید تجهیزات و بذر استفاده میشود. وامهایی برای تامین هزینههای خرد خانوارهایی که با مشکل روبهرو شدهاند نیز در نظر گرفته میشود. یکی دیگر از ثمرات تلاشهای جمعی این گروه، کمک به استقلال مالی نسبی زنان کشاورز قهوه بوده است.
توانمندسازی زنان
فوچونت پاسکا، یکی از پژوهشگران سازمان هانس نیومن (Hanns Neumann Foundation) بر این باور است که توانمندسازی زنان به خلق راهکارهای نو برای مقابله با تغییرات اقلیمی و مشکلات اقتصادی کمک خواهد کرد. او در مورد کشاورزی قهوه در اوگاندا میگوید: «اگر زنان را در مبارزه با تغییرات اقلیمی مشارکت ندهید کارتان پیش نخواهد رفت. در عمل این زنان هستند که کار اصلی در مزارع را انجام میدهند و حضورشان در مبارزه با تغییرات اقلیمی ضروری است.»
یکی دیگر از اقدامات زنان باکی ناکا برگزاری جلسات هماندیشی با مردان کشاورز بوده. این جلسات زمینهساز همکاریهایی شده که در بلند مدت شاید بتواند شکاف جنسیتی در کشاورزی قهوه اوگاندا را کاهش دهد.
در نهایت تمام این تلاشها برای کشاورزان اوگاندا یک پیام ساده دارد، همبستگی و تلاش مشترک شاید بتواند کشاورزی قهوه اوگاندا را از بحران و فشار نجات دهد و زمینهساز رشد در این حوزه شود.