قهوهی مبادا
این داستان شما را بیشتر از یک فنجان قهوهی در یک روز سرد زمستانی گرم میکند.
با یکی از دوستانم وارد قهوهخانهای کوچک شدیم و سفارش دادیم. به سمت میزمان میرفتیم که دو نفر دیگر وارد قهوهخانه شدند و سفارش دادند: پنجتا قهوه لطفا. دوتا برای ما و سه تا هم قهوه مبادا. سفارششان را حساب کردند، دوتا قهوهشان را برداشتند و رفتند. از دوستم پرسیدم: ماجرای این قهوههای مبادا چی بود؟
– صبر کن میفهمی.
آدمهای دیگری وارد کافه شدند. دو تا دختر آمدند، نفری یک قهوه سفارش دادند، پرداخت کردند و رفتند. سفارش بعدی هفتتا قهوه بود از طرف سه تا وکیل. سه تا قهوه برای خودشان و چهارتا قهوه مبادا. همانطور که به ماجرای قهوههای مبادا فکر میکردم و از هوای آفتابی و منظرهی زیبای میدان روبهروی کافه لذت میبردم، مردی با لباسهای مندرس وارد کافه شد که به گداها میزد. با مهربانی از قهوهچی پرسید: قهوهی مبادا دارید؟
خیلی ساده ست! مردم به جای کسانی که نمیتوانند پول قهوه و نوشیدنی گرم بدهند، به حساب خودشان قهوه میخرند.
سنت قهوهی مبادا از ناپل شروع شد و کمکم به همهجای جهان سرایت کرد. بعضیجاها شما نه تنها میتوانید نوشیدنی گرم به جای کسی بخرید، بلکه میتوانید پرداخت پول یک ساندویچ یا یک وعده غذای کامل را نیز تقبل کنید.
پ. ن – قهوه مبادا برگردانیست برای suspended coffee
وای این عالی بود …. قهوه مبادا …. ساندویچ مبادا …. غذای مبادا … کاش این فرهنگ زیبا هم در ایران رایج میشد ! اما نه تنها همت خریداران را می طلبد بلکه قضیه اعتماد به فروشنده هم خیلی مهم است … در کدام رستوران یا کافی شاپ ایران شما افراد مندرس را دیده اید که حتی با پرداخت پول هم بتوانند سر میز بنشینند؟ فرهنگ والایی را این مبادا طلب میکند که به نظر نمیرسه در ایران متاسفانه جایی داشته باشه ….
صورت متفاوتی از این سنت با ماهیتی عمدتا مذهبی در ایران رواج داشته و دارد که به آن «صلواتی» میگویند. چای صلواتی نمونه ای ایرانی از این سنت ایتالیایی ست که متاسفانه امروزه صورت و ماهیتی به کل متفاوت به خود گرفته و تبدیل به ابزاری تبلیغاتی شده است. به علاوه، این تغییر باعث شده تا مخاطبین این سنت که اصولا میبایستی از اقشار آسیب پذیر جامعه باشند، عمدتا از میان طبقه متوسط و بعضا متمول باشند.
خیلی قشنگ بود… یعنی حتی میشه گفت عالی x:
یک قهوه از طرف کافه چی برای شما (:
http://s3.picofile.com/file/7721477090/Coffee_coffee_16760276_1600_1200.jpg
واقعاً تعلیق را حس کردم . جالب بود . تا لحظه ی آخر فکر نمی کردم چنین نیتی پشت قهوه ی مبادا پنهان باشد .
چه سنت زیبایی و چقدر خوب روایت کرده بودید. ممنون.
جالب بود. جالب بود. کل اجرای این قضیه نیاز به یک زیر ساخت فرهنگی همگانی داره. میشه امید داشت