تبلیغات | برندینگ | قهوه و کافه

داستان نام کافه‌ها، قسمت اول

ارتباطات برای یک برند (یا کسب‌وکار) امری حیاتی است و نام برند، در مقام بخشی جدایی‌ناپذیر از این ارتباطات، نقش پررنگی در موفقیت یا شکست برند بازی می‌کند. کافه نیز به مثابه‌ی یک برند یا یک کسب‌وکار از این قاعده مستثنی نیست. با رشد میل اقشار مختلف مردم به راه‌اندازی کافه، و با توجه به این که نام‌گذاری از نخستین گام‌های راه‌اندازی کافه است، به این رسیدیم که بد نیست در قالب چند مطلب نگاهی به روش‌های مختلف نام‌گذاری و اهمیت داستانِ پشت این نام‌ها بیاندازیم.

آیکافی«دومین چیزی که بعد از قهوه در دنیا عاشقش هستم، بیس‌بال است.» این را دِیل دانچی می‌گوید؛ صاحب کافه‌ی «اسپیلر پارک» در آتلانتا. دیل عاشق قهوه و بیس‌بال است و از طرفی احترام زیادی برای تاریخ آتلانتا قائل است. در واقع همین‌ها باعث شد که این نام را برای کافه‌اش انتخاب کند.

اسپیلر پارک در اصل نام استادیوم اصلی بیس‌بال آتلانتا کراکرز است که اوایل قرن نوزدهم افتتاح شده. دیل نوعی تشابه میان سابقه‌ی این استادیوم و مسیر شخصی خودش در کافه‌داری می‌دید.

وقتی استادیوم پونس دو لئون پارک در سال ۱۹۲۳ در آتش‌سوزی از بین رفت، آر جی اسپیلر کسی بود که این استادیوم را از نو‌ ساخت و آن را به پیشرفته‌ترین استادیوم بیس‌بال آمریکا تبدیل کرد. به این ترتیب بود که استادیوم جدید به اسپیلر پارک معروف شد. دیل دانچی نیز پس از شکست کافه‌ی اول خود، با الهام از اسپیلر پارک، تلاش دوباره‌اش را فرصتی دید برای شروعی دوباره تا کافه‌ای بهتر از قبلی راه‌اندازی کند.

از طرفی دیل شباهتی بین قهوه و بیس‌بال متصور است: هر دوی این‌ها آدم‌ها را دور هم جمع می‌کنند…

[quote float=”left”]این یک حقیقت است که کافه‌روها به داستان کافه‌های مورد علاقه‌شان و قصه‌ی پشت نام این کافه‌ها (اگر که قصه‌ای وجود داشته باشد) علاقه نشان می‌دهند[/quote]

داستان نام کافه اسپیلر پارک، شنیدنی است و شاید کسی که معمولاً به این کافه می‌رود، پس از شنیدن داستان این نام‌گذاری، از قهوه‌اش بیشتر لذت ببرد. این یک حقیقت است. این‌که کافه‌روها به داستان کافه‌های مورد علاقه‌شان و قصه‌ی پشت نام این کافه‌ها (اگر که قصه‌ای وجود داشته باشد) علاقه نشان می‌دهند.

دیل دانچی نام کافه‌اش را بر اساس علاقه‌مندی‌ها و بینش شخصی‌اش انتخاب کرده؛ صاحبان کافه‌ی «دکان رنگ‌فروشی سابق» در دنیای نام‌گذاری، مسیر «نام‌گذاری بر اساس مکان» را پیش گرفته‌ و این مکان بوده که نام کسب‌وکار را تعریف کرده است. آثار یک دکان رنگ‌فروشی را می‌توان در دکوراسیون فعلی این کافه به وضوح مشاهده کرد.

چند ماه پیش بود که مقاله‌ای با عنوان «من و نامگذاری و دکان رنگ‌‌فروشی سابق» در آیکافی منتشر شد؛ یادداشت کوتاهی بود در زمینه‌ی نام‌گذاری برند و بهانه‌اش، رویارویی‌ام بود با کافه‌ای به این نام. نام این کافه، هر داستان و سابقه و دلیلی پشتش باشد، نامی است بسیار به‌‌یاد‌ماندنی که جسورانه انتخاب شده و باعث شده این کافه، با این سابقه‌ی اندکش در میان خیل عظیم کافه‌های ریز و درشت و قدیمی و نوظهور تهران، به‌خوبی به چشم بیاید و بی‌درنگ و با نخستین مواجهه، در خاطر شنونده باقی بماند.


«دکان رنگ‌فروشی سابق»


این کافه که جایی در خیابان جمالزاده‌ی جنوبی تهران قرار داشت، چندی پیش اعلام کرده که قصد نقل‌مکان به جای دیگری دارد. جایی که دیگر شاید به واقع دکان رنگ‌فروشی سابق نباشد، یعنی پیش از این اصلا رنگ‌فروشی نبوده باشد؛ کتاب‌فروشی شاید، یا خرازی یا …

بسیاری از ما با چنین نام‌هایی برخورد کرده‌ایم: پیتزا پارک، رستوران آبشار و غیره. اما اگر نام کسب‌وکار بر اساس مکان انتخاب شود، آیا با نقل‌مکان این وجه تسمیه بر هم نمی‌خورد؟ این‌ها دیگر ملاحظات نام‌گذاری و برندسازی است. که البته، دست بر قضا، قصد داریم در قالب سلسله مطالبی در این باره صحبت کنیم. درباره‌ی نام کافه‌ها.

[quote]نام کافه، مثل نام هر برند یا کسب‌وکار دیگری می‌تواند بازتابی از داستان و سابقه یا شخصیت و حال و هوای آن کافه باشد و به نظر مخاطب جذاب بیاید، یا نباشد و مخاطب را غافلگیر کند.[/quote]

نیز ببینید ~ نام کافه‌ات را چه می‌خواهی بگذاری؟

با نگاهی به فهرست کافه‌های موجود در همین آیکافی خودمان با انواع مختلفی از نام‌ها مواجه می‌شویم: نام‌های اصیل ایرانی مثل مشیر، در برابر نام‌هایی کاملا ایتالیایی مثل کاوالی و روبرتو. کافه‌های با نام‌های ابداعی مثل شنف‌دیدارجای، در برابر کافه‌هایی با نام‌هایی کاملا ساده و در دسترس، مثل کافه پاتوق. نام‌هایی بر اساس تِم و موضوع کافه، مانند کافه کتاب و کافه تئاتر و کافه تبلیغات یا نام‌هایی که حول محور قهوه می‌چرخند مانند کافه ئین.

گروه‌بندی‌های مختلف و متعددی در میان این نام‌ها به چشم می‌خورد و هر یک از این گروه‌ها را می‌توان در یکی از مسیرهای اصلی نام‌گذاری استراتژیک برندها و کسب‌وکارها تعریف کرد. در این سری از مطالب به این گروه‌بندی‌ها می‌پردازیم و برای هر یک به تشریح نمونه‌هایی می‌پردازیم و جذاب‌تر از آن، داستان کافه‌ها را با یکدیگر مرور می‌کنیم. داستان نام‌های عجیبی که قطعاً برای بسیاری از ما سؤال‌برانگیز و گاهی جذاب هستند.

راستی، عجیب‌ترین نام کافه‌ای که اخیراً با آن مواجه شده‌اید چه بوده؟

آتنا مقدم

پژوهشگر و فعال مستقل حوزه‌ی برندسازی و کپی‌رایتینگ. مترجم چند جلد کتاب در زمینه‌ی برندسازی، تبلیغات و بازاریابی. علاقه‌مند به قهوه و کافه و موضوعات مرتبط.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا