عمومی

کاله: فقط تسویه‌ی نقدی!

بی‌اعتمادی و قدرت حیات
یا وقتی همه بی‌تقصیریم

سیما سعیدی

آیکافی – شنبه سفارش کوچکی که به کاله داده بودیم رسید. اما کسی نبود تا مبلغ فاکتور را بپردازد. (شنبه‌ها ما ساعت دوازده باز می‌کنیم) به روال گذشته‌ها از توزیع‌کننده خواهش کردم بسپرد سفارش را به همسایه. اما گفتند باید همین الان پرداخت کنید وگرنه مرجوعی می‌خورد تا دوشنبه. جا خورده بودم و داشتم می‌گفتم ما مشتری قدیمی هستیم و مبلغ ناچیزی هست که حتما تا یک ساعت دیگر پرداخت می‌شود. اما گفتند دستورالعمل آمده که تمام پرداخت‌ها از یک ریال تا ده میلیون نقد باشد!

این ماجرا به چندین گفت‌و‌گوی تلفنی منجر شد. وقتی با مسئولان فروش کاله درگیرودار همین پرداخت نقدی و اشکال سیستم پرداخت الکترونیک بودم و در حال قانع کردن دوستان که صبرکنند تا سیستم بانکی کارش را بکند، متوجه شدم روح و روان ما در چه وضعیت خطرناکی است. چهار نفر امروز بر سر خرید مقادیر اندکی کالا با هم جدل می‌کردیم و می‌خواستم همدیگر را قانع کنیم. شگفت‌زده شدم آخر همه ما حق داشتیم.

یکی از صنایعی که به نوعی محصول اصلی صنف خوراکی و نوشیدنی را تامین می کنند صنایع لبنی هستند. شرکت‌های لبنی و برخی صنایع غذایی یا در حال تعطیل‌اند یا تعدیل در نیرو و محصول. شرکت کاله به جرات جاپای قدیمی‌ترین شرکت‌های لبنی گذاشت و شد پرمحصول‌ترین در صنایع لبنی. «زندگی بدون پنیر زندگی بدون لذت» شعار کاله در دهه هفتاد بود و کیهان همان موقع حمله جانانه‌ای به «لذت و پنیر» کرد. پس کاله می‌دانست دارد چه می‌کند. تنوع محصول و توزیع قدرتمند در سطح کشور از کاله نام بزرگی ساخت که انتظار من مشتری را بالا برده است. کاله سال‌هاست در خانه‌ها و در میان غذاهای ما لانه کرده و این حضور پررنگ آن‌قدر بوده که شاید شرکت‌های با‌کیفیت‌تر از خودش را به گوشه رانده است. اما این روزها آژیر زرد همه آرام‌آرام شنیده می‌شود. همان‌طور که من تجربه کردم و دیگران هم، کاله تازگی‌ها خیلی بر سر تسویه نقدی پای‌ می‌فشرد و حتی کار به تحویل ندادن جنس می‌رسد. استدلال این است که برای سرپا ماندن نمی‌توانیم نسیه بفروشیم. تتراپک نیست و اگر بخواهیم شیر مدت‌دار بفروشیم باید تتراپک با قیمت بالا بخریم. از همه این دلایل محکم، بوی بی‌اعتمادی می‌آید و کدام عقل سلیمی حق نمی‌دهد به صنعتی که ما خرده‌کاسب‌ها و شما مصرف‌کنندگان خانگی و آن بزرگان خوردنی و نوشیدنی، همه به آن نیاز داریم و در این آشفته‌بازار هنوز کرکره را پایین نکشیده است؟ بی‌اعتمادی نه فقط به من خریدار بلکه به روند اقتصادی و اداره کشور.

کسب‌های کوچک و محلی در گذشته با نسیه حیات‌شان ادامه داشت و همه چیز هم خوب پیش می‌رفت. حالا اما اختلال در سیستم پرداخت الکترونیک هم می‌تواند رابطه ما با هم را خراب کند. احساس امنیت و منش آبروداری دارد رخت برمی‌بندد و این آسیب ساده‌ای نیست. این با ارزان شدن دلار و برقراری صلح و آرامش هم به‌سادگی برنمی‌گردد. زیستن در برهه حساس کنونی ما را صبور نکرد. ما ناامن، شکاک، ترسو و فرصت‌طلب شدیم.

دیروز نگاه من به شرکتی مثل کاله، علی‌رغم این‌که می‌دانم صنایع غذایی می‌توانند تا چه اندازه سودجویی را به موضوعی خطرناک تبدیل کنند، نگاهی نگران بود. اینها و ما همه باید زنده بمانیم و هزینه کنیم و فایده ببریم و فایده برسانیم و چرخه اقتصادی مهمی را تکمیل کنیم. کارمندان آن شرکت سیاست‌های شرکت را اعمال می‌کردند و بی‌تقصیر بودند، شرکت کاله هم بی‌تقصیر هست، من در موقعیت یک مصرف‌کننده‌ی ناچار هم بی‌تقصیر بودم، ولی ما نیم ساعت با پاسکاری تلفنی می‌خواستیم کارمان راه بیافتد. از هم دلگیر شدیم و همدیگر را شماتت کردیم. آنها به خاطر قدمت رابطه کاری ما می‌خواستند اعتماد کنند اما نوعی از کاغذبازی این اجازه را نمی‌داد و وقتی به شما شک می‌شود دل‌تان می‌خواد لج کنید و من هم داشتم پافشاری می‌کردم که کار اخلاقی چیست. و یادم رفته بود این روزها کار اقتصاد با اخلاق پیش نمی‌رود.

کار ما چیزی شبیه تولید است، مقداری مواد خام که بعد می‌شود یک محصول. در اقتصاد، «خدماتی» به‌شمار می‌آییم اما ما چیزهایی می‌سازیم برای لذت. البته خدمات هم گاهی برای لذت است و گاهی فقط خدمت. زنجیره‌ای که صنایع و خدمات غذایی را به هم وصل می‌کند برای من همیشه شگفت‌انگیز بوده حتی وقتی در خانه و برای خودم چیزی مهیا می‌کنم. آفرینش، از هیچ همه‌چیز ساختن است. چرخه اقتصادی خدمات ما چرخه بزرگی است، جوری سرگیجه‌آور و بی‌پایان. صنایع غذایی به شکلی می‌شوند صنایع مادر ما که خودشان صنایع مادر دیگری دارند. البته اینها همه صنایع پدر هستند که دارد در‌می‌آید.

سیما سعیدی

روزنامه‌نگار سابق، کافه‌دار فعلی، ساکن حاشیه تهران!

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. علاوه براین تسویه نقدی ، نبود کالاها هم خیلی عجیبه و گفتن جمله هایی مثل اینکه هست ولی نمیدونم اونقدی که میخواید ،

  2. تسفیه نقد توی همه جای دنیا هست
    مثلا کسی ۱ سال هست میاد کافه شما ۱ روز میاد میگه من پول ندارم ۲ الی ۳ روز دیگه تسفیه میدم
    حالا تصور کنید این بشه عادت و همیشه باید برای پول التماس کرد
    دوست عزیز شما مشتری جدید باشی یا قدیمی پول پرداخت نکنی وزیتور باید از جیبش بده و به علت همین امر موردی برداشته شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا