چهارشنبهسوری، ایرانی یا عربی؟
چهارشنبهسوری، ایرانی یا عربی؟ چه فرقی میکند! قبل از شروع بگذارید روح حاکم بر این مطلب را همین اول بگیرم کف دستم. سرزمین بزرگ ایران از اقوام و نژادهای گوناگون، با زبانها و رسوم گوناگون تشکیل شده. ایران متعلق به همهی کسانی است که آن را دوست میدارند۱. اما در این میان چه بهتر که با کنکاش در پیشینه و خواستگاه افکار همدیگر، به تفاهم و نزدیکی بیشتری از یکدیگر برسیم.
و اما چهارشنبه سوری! این عبارت از دو واژه تشکیل شده. «چهارشنبه» یا «چارشنبه» بهمعنی روز پنجم از ایام هفته است و «سوری» یا سور بهمعنی جشن و پایکوبی و به تعبیری دیگر به معنی سرخی است. سرخی در فرهنگ ایرانی به معنای سلامتی و شادمانی است. شعری که ایرانیان همراه با پریدن از روی آتش میخوانند نیز اشاره به همین معنی دارد۲. این مراسم از دیرباز در مناطقی که تحت تاثیر فرهنگ ایرانی بودهاند رواج داشته. اما در طول تاریخ فرم آن بهطور مدام دستخوش تغییر شده تا بهصورت امروزی به ما رسیده. بنا بر گفتهی دکتر «کورش نیکنام»۳، در شکل اولیهی این آیین، چهارشنبهی آخر سال وجود نداشته، چرا که در تقویم باستانی ایرانی چیزی بهعنوان هفتهی هفت روزه وجود نداشته. هفتهی هفت روزه از فرهنگ عربی وارد فرهنگ بومی ایرانی گشته. ایرانیان در تقویم خود فقط ماههای سی روزه داشتند که هرکدام از روزهای آنها نیز برای خود نامی داشته. نامهای دوازدهگانهی ماههای ایرانی هم در میان این سی روز وجود داشته و هر روزی که نامش با نام آن ماه مصادف میشده در ایران روز جشن و سرور بوده.
ایرانیان باستان پنج روز آخر سال را جشن میگرفتند. در این پنج روز بر بام خانههایشان آتش میافروختند تا فَروهرها یا روح نیاکان خود را به خانه و جمع خانواده دعوت کنند. در میان اعراب روز چهارشنبه روز نحس یا «یوم الارباع» نامیده میشد. آنان برای دفع شر و نحسی این روز، آن را با جشن و شادمانی سپری میکردند. بعدها ایرانیان از این تشابه استفاده کرده و با بهانه قرار دادن این رسم عربی چهارشنبهسوری خود را نیز از خطر ممنوعیت و حرام شمرده شدن نجات دادند.
پریدن از روی آتش در فرهنگ باستانی ایران عملی ناپسند و همچنین بیاحترامی به آتش بوده. چرا که زردشتیان، آتش را نماد پاکی و گرما بخش زندگی میدانستند. در نقطهی مقابل، در میان اعراب نوعی رقص وجود داشت که با شمشیر و تازیانه دور آتش میگشتند و آن را لگدکوب میکردند. مراسم چهارشنبهسوری امروزی تلفیقی از این دو آیین کهن است.
تصویر دیوار نگارهای در کاخ چهل ستون اصفهان که بهخوبی جشن و پایکوبی چهارشنبهسوری در کنار آتش را نشان میدهد.
و اما خاستگاه اولیهی چهارشنبهسوری مراسمی تحت عنوان «آفرینگانخوانی» است. آفرینگانها یا آفرنگانها یک رشته از نمازهای زردشتیان است که در جشنها و مراسم مختلف بهجای آورده میشد. آفرینگان از همان کلمهی « آفرین» و به معنی دعای نیک و ستایش در مقابل «نفرین» به معنی دعای بد گرفته شده است. در این نمازها به روان مردگان آفرین و درود فرستاده میشد. ایرانیان باور داشتند که ارواح گذشتگان در پنج روز آخر سال به دیدار اقوام خود میآیند تا از صحت و سلامت آنان اطمینان حاصل کنند. از همین روی مردم با آتش روشن کردن بر بلندیها، مانند پشتبام خانههایشان فروهرها را به سمت خانه و خانوادهشان راهنمایی میکردند. آنها برای آمرزش و شادمانی گذشتگان آفرینگان میخواندند و با جمع شدن دور آتش و آواز خواندن و خوردن آجیل و شیرینی شادی و سلامتی خود را به آنها نشان میدادند.
در میان آثار صادق هدایت، داستانی با عنوان « آفرینگان» وجود دارد که به نوعی به این مراسم پرداخته. او در این داستان با نگاهی منحصر به فرد به موضوع آفرینگانخوانی و تاثیر آن بر آرامش روح گذشتگان میپردازد. داستان روایت زنی تازه از دنیا رفته است که برای کسب آرامش به سراغ خانهی قدیمی خود و دختر و تنها بازماندهاش میرود. خواندن این داستان کوتاه در روزی که برای حذف و تحریف آن تلاشهای بسیاری شده، خالی از لطف نیست. فایل پیدیاف این داستان را از اینجا دانلود کنید.
با آرزوی سلامتی و سرور برای همهی کسانی که ایران و ایرانی را دوست دارند.
۱)
موطن آدمی را بر هیچ نقشهای نشانی نیست.
موطن آدمی تنها در قلب کسانیست که
دوستش میدارند.
(احمد شاملو)
۲) زردیی من از تو / سرخی تو از من
۳) دکتر «کورش نیکنام»، موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان.
منابع:
fa.wikipedia.org
www.parsianland.ir
خاستگاه