شعرقهوه و هنر
میخواهم با تو فنجانی بنوشم
میخواهم دوستت بدارم
پیش از آنکه باغهای عشق را
به فرمانی فاشیستی ممنوع کنند
میخواهم با تو فنجانی بنوشم
پیش از مصادرهی قهوهها و فنجانها
میخواهم دمی با تو بنشینم
پیش از آنکه پلیس برسد از راه
میخواهم در آغوشت بگیرم
پیش از دستگیری دهان و بازوهام
میخواهم در آستانت بگریم
پیش از گمرکی شدن اشکهام
…
~ جهان ساعتش را با چشمهای تو تنظیم میکند / نزار قبانی/ برگردان سهند آقایی