فهرست واژههای دفتر اول گروه قهوهپژوهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
واژۀ مصوب | واژۀ بیگانه | تعریف |
آسیا کردن | grinding | خرد کردن دانههای قهوه و تبدیل آنها به ذرات ریز برای دمآوری قهوه |
آسیای آجدار | burr grinder | نوعی آسیای قهوه که در آن دانههای قهوه در بین دو قطعه آجدار چرخان آسیا میشود |
آسیای آجدار تخت | flat burr grinder | نوعـی آسیای قهوه که در آن دانههای قهوه در بین دو قطعه آجدار تخت آسیا میشود |
آسیای آجدار مخروطی | conical burr grinder | نوعی آسیای قهوه که در آن دانههای قهوه در بین دو قطعه آجدار مخروطی آسیا میشود |
آسیای بهفرمان | on-demand grinder | نوعی آسیای قهوۀ برقی که درلحظه و بیواسطه مقدار معینی از قهوه را آسیا میکند |
آسیای بیپیمانه | doserless grinder | آسیایی که پیمانه ندارد و در آن قهوه ازطریق مجرایی ناودانی خارج میشود |
آسیای پیمانهدار | doser grinder | آسیایی که مقداری معین از قهوۀ پیمانهشده را به دست میدهد |
آسیای تیغهای | blade grinder | نوعی آسیای قهوه که در آن دانههای قهوه بهکمک تیغه فلزی چرخان پرسرعت آسیا میشود |
آسیای دستی | manual grinder | نوعی آسیای آجدار که محور آن با دست به چرخش درمیآید |
آسیای قهوه | coffee grinder | وسیلهای برای آسیا کردن قهوه |
اندازۀ سابه | grind size | اندازۀ ذرات آسیاشدۀ قهوه |
بستر قهوه | coffee bed | سابه قهوهای که در داخل دمآور یا در سبد قهوۀ دستگاه اسپرسو (espresso machine) قرار میدهند |
بیشعصارهگیری | overextraction | عصارهگیری بیش از اندازۀ مطلوب از قهوه |
پیمانه | doser, dosing chamber | بخشی از آسیای پیمانهدار که سابه قهوه در آن نگهداری میشود و با استفاده از اهرمی مقدار معینی از قهوه را به دست میدهد |
پیمانه کردن | dosing | ریختن مقدار موردنیاز و معینی از سابه قهوه در سبد صافی قهوه |
چکانه | dripper | افزار دمآوری قهوه بهروش چکهای |
چکانه قهوه | coffee dripper | ← چکانه |
درجه آسیا | ← اندازۀ سابه | |
دستگاه قهوهساز | automatic coffeemaker, coffee brewing machine | دستگاهی برقی که فرایند دمآوری قهوه در آن با استفاده از صافی بهروش چکهای و خودکار انجام میشود |
دستور دمآوری | coffee brewing formula | دستورالعمل تهیه قهوه شامل مواردی مانند نسبت آب و سابه قهوه، درجه حرارت آب، مدت تماس آب و قهوه، تلاطم آب و قهوه |
دمآور | coffee brewer | وسیلهای برای تهیه قهوۀ دمی ازطریق گذر دادن آب از سابه قهوه |
دمآوری چکهای | drip brewing | نوعی دمآوری که در آن آب بهآهستگی از سابه قهوه عبور میکند |
دمآوری قهوه | coffee brewing | فرایند تهیه نوشیدنی قهوه از دانه برشته (roasted) و آسیاشدۀ قهوه |
دمکردن قهوه | ← دمآوری قهوه | |
روش چکهای | drip method | ← دمآوری چکهای |
روش خلأ | vacuum method | نوعی دمآوری که در آن مخلوط سابه قهوه و آب در خلأ نسبی صاف میشود |
روش دمآوری | brewing method | شیوۀ مخلوط کردن آب و قهوه برای به دست آوردن نوشیدنی قهوه |
سابه قهوه | ground coffee, grounds, coffee grounds | مجموع ذرات ریزی که از آسیا شدن دانههای قهوه به دست میآید |
سینی چکهگیر | drip tray | بخشی از دستگاه اسپرسو (espresso machine) که قطرات آب یا قهوۀ دورریز دستگاه را جمعآوری و به خروجی هدایت میکند |
شِکفت | bloom | آزاد شدن گازکربنیک بهصورت حباب براثر تماس آب با قهوۀ تازهآسیاشده |
شِکفت قهوه | coffee bloom | ← شِکفت |
شیار | channel | ناحیهای از قرص قهوه که، در هنگام عصارهگیری، آب با سرعت بیشتری در آن جریان دارد |
شیاردار شدن | channeling | ایجاد شیار در قرص قهوه |
عصارهگیری | extraction | فرایند تهیه عصاره یا همان نوشیدنی قهوه از سابه قهوه بهکمک آب |
قرص قهوه | coffee pack | قهوۀ کوبیدهشدهای که پیش از عصارهگیری در سبد قهوۀ دستگاه اسپرسو (espresso machine) قرار میدهند |
قهوۀ آسیاشده | ← سابه قهوه | |
قهوۀ تازهدم | fresh brewed coffee/ freshly brewed coffee | قهوۀ دمیای که از تهیه آن زمان چندانی نگذشته و کهنه نشده باشد |
قهوۀ ترکساب | turkish-ground coffee, turkish-ground | سابه قهوهای که میانگین اندازۀ ذرات آن بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ میکرومتر است |
قهوۀ چکهای | dripped coffee | نوشیدنی قهوهای که برای تهیه آن قهوه بهروش چکهای دمآوری شود |
قهوۀ درشتساب | coarse-ground coffee, coarse-ground | سابه قهوهای که میانگین اندازۀ ذرات آن بین ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ میکرومتر است |
قهوۀ دمی | brewed coffee | نوشیدنی بهدستآمده از فرایند دمآوری قهوه |
قهوۀ ریزساب | fine-ground coffee, fine-ground | سابه قهوهای که میانگین اندازۀ ذرات آن بین ۴۰۰ تا ۹۰۰ میکرومتر است |
قهوهساب | ← آسیای قهوه | |
قهوهساز | ← دستگاه قهوهساز | |
قهوۀ میانساب | medium-ground coffee, medium-ground | سابه قهوهای که میانگین اندازۀ ذرات آن بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ میکرومتر است |
کمعصارهگیری | underextraction | عصارهگیری کمتر از اندازۀ مطلوب از قهوه |
کوبش ۲ | tamping | فرایند فشردن سابه قهوه در سبد قهوۀ دستگاه اسپرسو (espresso machine) |
کوبه | tamper, coffee tamper | افزارهای برای فشردن سابه قهوه در سبد قهوۀ دستگاه اسپرسو (espresso machine) |
کوبیدن | tamp | فشردن سابه قهوه در سبد قهوۀ دستگاه اسپرسو (espresso machine) |
کیک قهوه | coffee cake, puck, spent puck | آنچه پس از عصارهگیری از قهوه در سبد قهوه باقی میماند |
مدت تماس | contact time | ← مدت دمآوری |
مدت دمآوری | brew time | مدتزمانی که، در حین دمآوری، آب و قهوه با یکدیگر تماس دارند |
مدت عصارهگیری | extraction time | مدتزمانی که از جریان پیدا کردن آب ورودی و تماس آب با قرص قهوه تا زمان توقف جریان آب به طول میانجامد |
نسبت دمآوری | brew ratio | نسبت حجم سابه قهوه به حجم آب |
هموارسازی | grooming | توزیع یکنواخت بستر قهوه پیش از عصارهگیری |
dosing chamber → doser | ||
coffee brewing machine → automatic coffeemaker | ||
coffee grounds → ground coffee | ||
turkish-ground → turkish-ground coffee | ||
coarse-ground → coarse-ground coffee | ||
fine-ground → fine-ground coffee | ||
medium-ground → medium-ground coffee | ||
coffee tamper → tamper | ||
spent puck → coffee cake | ||
puck → coffee cake | ||
coarse-ground/ coarse-grind → coarse-ground coffee |
سلام
خیلی خوبه این فرهنگ سازی کلمات فارسی.
برخی این فارسی سازی را مسخره میکنند اما اگر همان کلمهها یا جملههای انگلیسی را به صورت ترجمهی کلمه به کلمه معنی کنیم میبینیم که یک نام انگلیسی هم از کلمههایی تشکیل شدند که در زبان اونها مسخره است اما چون ما در گفتن یک کلمه تنها به آوا و آهنگ اون زبان انگلیسی توجه میکنیم و نه به معناش؛ برامون جالب به نظر میاد.
در کل حرکت بهتر از سکون و پذیرش کورکورانه است.
سلام ممنون از اطلاعات مفیدتون
پیشنهاد میکنم این موارد را به گوگل ترنسلیت معرفی نمایید تا روند انتشار این لغات با سرعت بیشتری گسترش یابد. فکر کنم بیشترین سرعت ممکن باشد!!
ممنون از توضیح؛ چطور میشه به گوگل ترنسلیت معرفی کرد؟