نویسندهی آمریکایی دیو اگرز در آخرین کتاب خود «راهب موکا» به کشاورزی قهوه در یمن و تاثیر جنگ بر زندگی مردمان این سرزمین و صنعت قهوه در آن پرداخته است.
آیکافی – در این کتاب که «راهب موکا» (The Monk of Mokha) نام دارد، دیو اگرز (Dave Eggers) داستان مرد جوان آمریکایی به نام مختار الخانشالی (Mokhtar Alkhanshali) ساکن سان فرانسیسکو را بازگو میکند که تباری یمنی دارد. مختار با رویای احیای هنر قهوه یمنی به سرزمین آبا و اجدادیاش سفر میکند ولی در میانهی داستان، آتش جنگ، این کشور کوچک را در بر میگیرد و برنامههای او را زیر و رو میکند. موکا نام بندری در یمن و مرکز اصلی صادرات قهوه این کشور بوده است.
شخصیت اصلی داستان که در زندگی با فراز و نشیبهای بسیاری دست و پنجه نرم کرده دربان هتلی در سان فرانسیسکو است. او از سر حادثه با تاریخ کشت قهوه و نقش کلیدی یمن در صنعت قهوه آشنا میشود. مختار که شیفتهی داستان تاریخی قهوه شده به سرزمین پدریاش میرود تا کشاورزان سختکوش یمنی که این تحفهی آسمانی را به جهانیان شناساندهاند از نزدیک ببیند و با احوالشان آشنا شود.
در این میانه، جنگ خونبار یمن آغاز میشود و مختار با وجود آنکه نمیخواهد مردمان سرزمیناش را تنها بگذارد به دنبال راه فراری از بمبارانهای سعودی میگردد.
یمن در کنار اتیوپی عنوان قدیمیترین خاستگاه قهوه را یدک میکشد. درگیری تاریخی بین یمنیها و اتیوپیاییها دربارهی اینکه قهوه اولین بار در کدام کشور کشف شده پایانی ندارد. اما امروز میدانیم اولین جایی که قهوه بهصورت انبوه در آن کشت شده یمن بوده است.
جروم بوید مانسل (Jerome Boyd Maunsell) در نقدی که برای فایننشیال تایمز دربارهی کتاب نوشته، به آثار پیشین اگرز میپردازد. اگرز در یکی دیگر از کتابهایش به نام «چی به چی است» (What Is The What) داستان شخصیتی حقیقی به نام آچاک دنگ (Achak Deng) را روایت میکند که از جنگ داخلی سودان گریخته است.
راهب موکا مانند سایر کارهای اگرز مبتنی بر داستان واقعی مختار الخانشالی، جوان یمنی است.
اگرز در طول فعالیت ادبیاش خود را وقف بازنمایی رنج و اندوه بشری کرده، با این امید که بتواند به احقاق حقوق پایمال شدهی افرادی کمک کند که صدایشان به جایی نمیرسد. یکی دیگر از شاخصهای اصلی کار او، حضور شخصیتهایی است که مرزهای جغرافیایی را در مینوردند و جهانهایی از هم گسیخته را به هم پیوند میدهند.
بخش بزرگی از کتاب راهب موکا با جزییات بسیار به صنعت قهوه و شرایط حاکم بر آن میپردازد که ممکن است برای مخاطب عام کمی کسلکننده باشد. این بخش از کتاب به تلاشهای مختار برای راه انداختن مزرعهای بزرگ برای کشت قهوه و صادرات آن به جهان اختصاص دارد.
داستان از بهار ۲۰۱۴ و با سفر مختار به یمن برای راهاندازی مزرعه قهوه آغاز میشود و با شروع جنگ و بمبارانهای سعودی اوج میگیرد.
فصلهای کتاب کوتاهاند و داستان به صورت سوم شخص روایت میشود.
از ویژگیهای شاخص کتاب آن است که درگیر خلق روایتی اخلاقی دربارهی جنگ نمیشود و صرفا با کلامی ساده و سرراست داستان مصائب شخصی مختار را بازگو میکند داستانی که رنج و اندوه مردمان یمن را به زندگی و جامعهی آمریکا پیوند میزند.
از میان آثار اگرز سه کتاب «چطور گرسنه هستیم»، «زیتون» و «دایره» به فارسی ترجمه شده است. بر اساس کتاب دایره فیلمی به کارگردانی جیمز پانسولت به همین نام ساخته شده که تام هنکس و اما واتسون در آن بازی کردهاند.