دانتان پلنت؛ قهوه و همبرگر به سبک مرکز شهر
توی گوگل نام مقصد را میزنم و راهم را میکشم بروم ببینم اینجا کجاست که همه ازش حرف میزنند. توی جردن کمی بالاتر از بلوار صبا میرسم بهش. خوشحال و گرسنه پیاده میشوم که میبینم ای بابا این شعبه در دست تعمیر است. حالا هی سرچ میکنم و بدبختی میکشم تا بلاخره شعبه دوم را پیدا میکنم؛ غرض از همه اینها اینکه برای رفتن به دانتان برگر به گوگل اعتماد نکنید؛ فعلا یک راست بروید شعبه اطلس مال و کیفش را ببرید. برای من که سختی راه به رسیدن به چنین مقصدی میارزید.
بیرون یا داخل نشستن؟ مسئله این است. بیرون چشمدرچشم پارک نیاوران میتوانم دلی از عزا دربیاورم و خودم را بسپارم به نسیم خنکی که از لابهلای درختانش میآید؛ یا بروم داخل و همزمان حظ موسیقی و چیدمان را ببرم؟ از گزینه توی ذهنم بیشتر خوشم میآید: ناهار را بیرون میخورم و دسر را داخل. خیالم از سفارش راحت است. وقتی به سیاره دان تان برگر آمدهام مشخص است که دلم رفته برای برگر. دانتان برگرم را سفارش میدهم و مینشینم به طراحی دیوارهای بیرونی نگاه میکنم.
دانتان پلت همه چیز خاص خودش را دارد. از طراحیای که کافه و شیرینیپزی را کنار برگری قرار داده تا فرهنگ مرکزشهریای که در هر دو شعبه آن جاری شده است. البته که هر دو شعبه آن بالانشین محسوب میشوند اما مجموعه برای انتخاب این نام توضیح میدهد که «منظور از دانتان یا همان مرکزشهر نه موقعیت جغرافیایی آن بلکه فرهنگ آن است»؛ فرهنگی که انگار این روزها بالای شهر بیشتر از مرکز شهر طرفدار دارد. با این حال رستورانهای اینچنینی زیادی نیستند که به محض ورود به جای بوی گوشت در حال کباب، بوی شیرینی و قهوه بزند زیر دماغتان؛ بتوانید بنشینید روی صندلیهای فلزی راحت و بامزه و به گلدانهای شیشهای و دیوارهای آجریای نگاه کنید که هر جای تهران که باشید شما را یاد خانههای مرکز شهر بیاندازد. جایی که میتوانید در یک طرفش آشپزخانه را دید بزنید در حالی که پشت شیشهها اما جلوی چشم شما گوشت را درمیآورند و میگذارند روی آتش و بعد میچیننش لای نان و بشقاب و در طرف دیگرش میتوانید محو حرکت تند دستهای قنادهای جوان شوید و صدای گوشنواز دستگاه اسپرسوسازی که مانند همه بخشهای دانتان شیشهای است؛ شفاف است و چرخدندههایش پیدا.
این را میدانم که پیش از کرونا جای سوزن انداختن در هیچ کدام از شعبههای دانتان نبود؛ اما اگر به فال نیک بگیریم حالا که مشتریها کمترند راحتتر میتوان به جزئیات نگاه کرد؛ به خوشاخلاقی آدمها درونش پی برد و برای ساعتی احساس کرد که به مهمانی خانوادهای آمدهای که همهشان طرح یک گاو بامزه پشت لباسهایشان دارند. سپهر خاکی، مدیر دانتان پلنت لابهلای حرفهایش، احساسم را بی اینکه هدفش باشد تایید میکند:«هیچ چیز را در دانتان نمیتوان گفت «من» کردهام. همه چیز در اینجا نتیجه کار گروهی است. دانتان نتیجه همکاری و مشاوره ۱۰ دوازده نفر است که کارفرماها (یا همان سرمایهگذاران) هم بخشی از این گروهاند. همه اتفاقات اینجا و انتخابها از دل مشاوره و کار تیمی بیرون آمده است».
ایده کنار هم گذاشتن رستوران و کافه ایده خوبی است؛ مشتری را توی خودش نگه میدارد و توجیه اقتصادی هم دارد. آن طور که خاکی میگوید این ایده که در تجربههای قبلی گروه دانتان جوابش را پس داده بوده اینجا هم اجرا شده است: «این گروه پیش از اینجا در مجموعه آدرس فود هال این طرح را تجربه کرده بود و از نتیجه آن راضی بود چرا که در رستوران ساعات مردهای وجود دارد که با قرار دادن کافه در کنار رستوران میتوان آن ساعتها را هم زنده نگه داشت».
این ماجرا عین واقعیت است. نمونهاش خودم که بعد از خوردن ناهار نتوانستم بیخیال بوی قهوه و شیرینیها شوم. اسپرسویم نتیجه عبور اتوماتیک آب از لابهلای دانههای آسیاب شده قهوه کنیا بود و پکنپایم نتیجه پنجه زدن و چانه کردن خمیر به دست دوستان تازهیافتهم؛ تازه و عزیز. ما مهمانانی که این ساعت روز نشستهایم و هر کدام مدلی از قهوهمان را مینوشیم، حین کار باریستا، از جداره شیشهای دستگاه اسپرسوسازْ تولد نوشیدنیمان را میبینیم و این تجربه عجیبی است. کاری به این ندارم که خاکی مهمترین علت انتخاب کافه ریسر سنرمو را همخوانی ظاهرش با کافه و در وهله دوم تواناییاش میداند، برای من تصور اینکه یک دستگاه هرگز کم نیاورد، بتواند یکدستی حتی ۱۰۰ فنجان را حفظ کند و با این وجود مصرف برق کمی داشته باشد خیلی خیلی دلانگیز است.
البته اعضای گروه دانتان حتی اگر به دلیل ظاهر کافه ریسر آن را خریده باشند (که البته به حق نمیتوان از ظاهر زیبایش گذشت) شاید نه در وهله اول اما قابلیتهای این دستگاه را در نظر گرفتهاند:«این دستگاه سه گروپ، هفت بویلر و قابلیت ذخیرهسازی چهار پروفایل را دارد در حالی که دما و زمان پیشعصارهگیریاش هم قابل کنترل است. همه اینها همزمان که برای یک باریستای حرفهای مزیت محسوب میشود کار را برای باریستاهای تازهکار سادهتر و در هر صورت کیفیت نوشیدنی را تضمین میکند». دوست داشتم برای دوستان تازهیافتهام از طراحی فکر شده بویلرهای کافه ریسر، از دوستیاش با محیطزیست و جنس فولاد ضدزنگ بویلرها و پورتافیلترهایش بگویم اما به این نتیجه رسیدم بگذارم خودشان در جستوجوی لذتبخششان همه اینها را در کنار صدها چیز دیگر کشف کنند.
دانتان پلنت فعلا دو شعبه دارد اما آن طور که خاکی میگوید قرار است هشت شعبه دیگر آن هم به مرور زمان راهاندازی شوند. شعبه اول در جردن، شعبه دوم در اطلس مال فعال هستند و شعبه سوم و چهارم قرار است به ترتیب در غرب و شرق تهران راهاندازی شوند. قرار بر این است که همه شعب مثل همین دو شعبه فعلی ترکیبی باشند از کافه، شیرینیپزی و رستوران. اینکه آیا آنها هم موفق اجرا میشوند و با استقبال مواجه به زمان بستگی دارد که باید منتظرش ماند.