قهوه‌نوشت

جدال ایتالیایی‌ها

صبح باهاشون طی کردم. قبل این‌که از توی پیمونه بریزم‌شون توی قهوه‌ساز و قبل این‌که آب داغ بریزم سرشون. باهاشون طی کردم که ماموریت‌شون چیه. می‌رن سراغ تمام مولکول‌های گیجی. اصلا ریچل هستم فردای اون دیت مسخره‌اش و تلفنی که به راس زده بود. باهاشون طی کردم که از توی معده یه راه هست می‌ره پایین. نرید ها! اون راه غلطه. اون راه خروجه. شمرده شمرده گفتم راه درسته اونه که میاد بالا سمت کله. همین رو می‌گیرید می‌آیید از دهن هم رد می‌شین می‌رید تو مغز. هنگ‌اووری رو به دندون می‌کشید بعد می‌آیین پایین. از دهن رد می‌شین می‌رید تو معده. دیگه توقف هم نکنید دیگه. از همون‌جا همه با هم برین پایین. بعدش هم دیگه خدا بزرگه. من به‌شون نگفتم وحشی‌بازی در بیارن. خودشون الان تو کله‌ام دارن دعوا می‌کنن. هنگ‌اووری‌ها و قهوه ایتالیایی‌ها. گورپ گورپ.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا