قهوه و بردهداری
روی سیاه تاریخ قهوه
اینبار که در کافه یا در منزل نشستهاید و قهوهی تلخ خود را مزهمزه میکنید خوب به فنجانتان نگاه کنید. این قهوهی به ظاهر ساده، نقش بسیار مهمی در تاریخ بشر داشته. نه تنها باعث رونق اقتصادی بعضی از کشورها شده، بلکه برخی از دولتها را به کلی زیروزبر کرده است. از قدرت اقتصادی دولت عثمانی بگیرید تا نقش قهوه در جنبش مهمانی چای بوستون، اینها نمونههای مشهوری از تاثیر قهوه بر سیاست هستند. اما امروز میخواهیم به روی سیاه تاریخ قهوه نگاه کنیم، وجهی از قهوه که زندگی هزاران نفر را تحتتاثیر قرار داد و حتی باعث یک انقلاب شد.
آیکافی – شاید دربارهی تجارت برده که از قرن ۱۶ تا ۱۹ میلادی در اقیانوس اطلس انجام میشد شنیده باشید. کشتیهای اروپایی در سواحل غرب قاره آفریقا لنگر میانداختند تا تاجران برده تعداد زیادی از سیاهان را در ازای کالاهایی مانند پارچههای چاپی، قاشق و چنگال مسی، شمشهای آهن، اسلحه، باروت و الکل از روسای قبایل پیروز خریداری کنند و با گذشتن از اقیانوس اطلس به جزیرهها و بنادر قارهی جدید برسند تا آنها را بهفروش برسانند. در عوض کالاهایی مانند شکر، تنباکو، کاکائو و پنبه توسط این تاجران خریداری و به اروپا برده میشد و پس از فروش پر سود در آنجا، با کالاهای موردعلاقه روسای قبایل افریقایی جایگزین میشد. به همین علت این مسیر تجاری به مسیر مثلث تجارت برده مشهور است. اما نقش قهوه در این میان چه بود؟
[quote]بین سالهای ۱۶۹۶ تا ۱۶۹۹ هلندیها گیاه قهوه را به جزایر مستعمرهی تحتپوشش خود یعنی جاوه در اندونزی بردند و نخستین رقیب قهوهی عرب متولد شد[/quote]تا اواخر قرن هفدهم میلادی، اعراب تنها تولیدکنندگان قهوه در دنیا بودند و تاجران عثمانی با فروش آن ثروت هنگفتی به جیب میزدند. تا اینکه بین سالهای ۱۶۹۶ تا ۱۶۹۹ هلندیها گیاه قهوه را به جزایر مستعمرهی تحتپوشش خود یعنی جاوه در اندونزی بردند و نخستین رقیب قهوهی عرب متولد شد. اما تولید این قهوه کمکی به قیمت بالای آن در بازار اروپا نکرد و فرانسه و پرتغال، ترغیب شدند تا با انتقال گیاه قهوه به مستعمرات خودشان، بازیگران این تجارت را بیشتر کنند. از آنجا که هدف، ارزانتر تمام شدن محصول بود، قهوه به سرعت جای خود را در نظام بردهداری قارهی آمریکا پیدا کرد و بردههای سیاه بسیاری در مزارع کشت قهوه به بیگاری گرفته شدند.
در حالی که آمریکا و مستعمرات انگلستان نیروی بردهها را عموما صرف کشت و تولید شکر و پنبه میکردند، فرانسویها خیلی زود تمرکزشان را روی کشت قهوه گذاشتند. احتمالا دیگر تعجب نمیکنید از اینکه برخی فرانسویها قهوه را یک محصول فرانسوی میدانند. فرانسه، پس از اینکه اولین گیاه قهوه را از جاوه تحت سلطهی هلندیها گرفته بود، بردههای آفریقایی را به کشت و پرورش آن در مستعمرات خود از جمله مارتینیک (جزیرهای در دریای کارائیب) و سنت دومنگه (نام قدیم هائیتی) گماشته بود و خیلی زود به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قهوه تبدیل شد. سنت دومینگه به تنهایی ۶۰٪ قهوهی وارداتی به اروپا را تامین میکرد. شرایط کار در این مزارع به حدی طاقتفرسا بود که قهوه به نماد ظلم فرانسویها در مناطق مستعمره تبدیل شد. تاریخ استعمار فرانسه در منطقه کاراییب با همین قهوه به نقطهی چرخش خود رسید. در سنت دومنگه دو گروه سیاهپوست وجود داشتند. دستهی اول بردهها و دستهی دوم سیاهان آزاد که حتی خودشان برده داشتند. دستهی اول برای رهایی مبارزه میکردند و دستهی دوم برای گرفتن حقوق مساوی با سفیدپوستها. در چنین شرایطی، اولین نداهای استقلال توسط بردهدارهای سفید بلند شد، چراکه آنها میترسیدند دولت فرانسه بردهداری را ممنوع اعلام کند. قوانین جدید که توسط شورای ملی فرانسه تصویب میشد به سنت دومنگه میرسید و باعث خشم گروههای مختلف و بالا گرفتن اختلافات میشد. با تصویب قانونی که تمام حقوق سیاهان را از آنها سلب میکرد، آنها شورش کردند و با به آتش کشیدن مزارع قهوه، بردهدارها را کشتند و به شهرها حمله کردند. فرانسویها سعی داشتند با برگرداندن قوانین آزادیهای محدود غائله را بخوابانند اما در این میان انگلیسیها و اسپانیاییها دست به کار شدند و با دادن وعدهی آزادی به بردههای سنت دومنگه آنها را به پیوستن به نیروهای ارتش خود ترغیب کردند؛ این در حالی بود که بردهداری همچنان در مستعمرات خودشان ادامه داشت.
در فوریه ۱۷۹۴ میلادی، فرانسه اولین حکومت استعماری بود که حکم به پایان بردهداری داد، اما این موضوع نتوانست مانع از ادامهی فعالیت بردهدارها شود. برخی از بردهدارهای سفیدپوست از منطقه گریختند، بسیاری با حکم حکومت مرکزی مخالفت کردند و برخی دیگر با تغییر بردهداری به کارگری اجباری، تنها صورت مسئله را عوض کردند. وضعیت اقتصادی سنت دومنگه روزبهروز بدتر میشد به همین دلیل وقتی ناپلئون به حکومت رسید، بردهداری دوباره قانونی شد و حق سیاهان آزاد نیز لغو شد. نتیجهی کشمکشهایی که این واقعه بهوجود آورد، قیام همگانی در سنت دومنگه بود که در ۱۸۰۴ به نتیجه رسید و نام سنت دومنگه از آن روز به هاییتی تغییر یافت.
پس از استقلال هاییتی، کوبا برای مدتی بازار قهوهی متکی بر بردهداری را بهدست گرفت و برای مدت کوتاهی از این تجارت سود جست. اما این وضعیت دیری نپایید چون برزیل با نیروی نزدیک به پنج میلیون برده، در مدت کوتاهی به بزرگترین سیستم بردهداری جهان تبدیل شد و پس از تصاحب بازار شکر، از اوایل دههی ۱۸۳۰ نیروی بردهداری را در در کشت قهوه گذاشت و با شکستن قیمتها به نصف، رقبای دیگر را از میدان به در کرد. اگرچه در ۱۸۲۶ تجارت برده در سطح بینالمللی متوقف شده بود، تا دههی ۱۸۵۰ برزیل نیروی مورد نیازش را همچنان توسط قاچاقچیان غیرقانونی دریافت میکرد و پس از آن صاحبان مزارع قهوه، بردهها را از مزارع نیشکر به قیمت ارزان میخریدند. مردان، مسئول حملونقل و کارهای سنگین بودند و زنان به کار طاقتفرسا در مزارع قهوه بهکار گرفته میشدند. برزیل آخرین کشوری بود که ممنوعیت بردهداری را در سال ۱۸۸۸ پذیرفت.
چیزی که نباید از خاطر ببریم، اهمیت تقاضا در بازار قهوه بود. قهوه به نوشیدنی محبوب اروپا و امریکا تبدیل شده بود، و گران بودن آن، کار را برای تجار مشکل میکرد. مزرعهداران بردهدار میتوانستند قیمت قهوه را در بازارهای اروپا و امریکا بشکنند و سود سرشاری نصیب خود کنند. از سوی دیگر، ماهیت کشت قهوه با کشت نیشکر متفاوت بود. نیشکر به زمینهای وسیع و همچنین ماشینآلات کشاورزی وابسته بود اما قهوه را میشد در زمینهای کوچک و بدون نیاز به ماشین کشت کرد. همین نکته باعث شده بود که تولید شکر به قشر ثروتمند منحصر باشد اما کشتکاران قهوه میتوانستند از تمام طبقات اجتماعی باشند.
آیا میتوانیم مطمئن باشیم که بردهداری و استثمار انسانها برای جلو بردن اقتصاد کشورها متوقف شده؟
در سال ۲۰۰۷، دولت برزیل گزارشی را به سازمان ملل تحویل داد که ثابت میکرد بین ۲۵ تا ۴۰ هزار نفر در این کشور، تحت شرایطی مشابه بردهداری مشغول بهکارند. تلاش دولت این کشور برای رهایی انسانهای گرفتار کار اجباری و بدون مزد و تعیین مستمری برایشان نتوانست شرایط را بهبود ببخشد. گزارشهای یک هیئت دانمارکی در ۲۰۱۲ و یک موسسهی امریکایی در ۲۰۱۳، نشان میداد که کار تحت شرایط مشابه بردهداری و کار اجباری کودکان همچنان در برزیل ادامه دارد. از جمله مشخصات این سیستم بردهداری مدرن میتوان به فقدان قرارداد کاری، مقروض کردن کارگر، کار در شرایط غیرانسانی از جمله در معرض سمپاشی و خطرات فیزیکی، مسکن نامناسب و فقدان آب نوشیدنی سالم اشاره کرد. نستله و جیدیای که از بزرگترین فروشندگان قهوه در اروپا هستند، اعتراف کردند که امکان دارد قهوهی تولیدشده توسط سیستم بردهداری مدرن به محصولاتشان راه پیدا کرده باشد. حتی کارگرانی که در مقابل کارشان مزد دریافت میکنند شرایط خارقالعادهای ندارند. کمتر از ۲٪ از سود فروش دانههای قهوه به عنوان دستمزد به آنها پرداخت میشود: دو دلار در ازای پر کردن یک گونی شصت کیلویی!
راه مقابله با بردهداری مدرن در صنعت قهوه چیست؟ اگرچه دولتهای کشورهای در حال توسعه مسئول بازرسی شرایط کار در مزارع و کارخانجات هستند، وظیفهی شرکتهای بزرگ خریدار نیز شناسایی و بررسی فراهم آورندگان دانههای مورد نیازشان است. آنها باید در مقابل محصولی که دریافت میکنند مشکوک باشند و اطمینان حاصل کنند که قهوهی مورد نیازشان از منابع سالم و مشخص تامین میشود. در همین راستا، استانداردهایی چون تجارت عادلانه (fair trade) و جریانهایی مانند تجارت مستقیم (direct trade) اهمیت بیشتری پیدا کرده تا علاوه بر بازرسی شرایط کار، تعداد واسطهها کم شود و از سود نهایی قهوه، سهم بیشتری به کشاورزان و کارگران تولید کنندهی آن برسد.
نیز ببینید ~ گواهینامههای تجارت قهوه