اعتیاد به قهوه: دستمایهی باخ در اپرای مینیاتوری بهنام «قهوه»
نویسنده مهمان ~ رامیار خلیلی
یوهان سباستین باخ آهنگساز بزرگ آلمانی قرن ۱۸ اثری راجع به قهوه و اعتیاد به آن نوشته است. این اثر که در فرم کنتاتا نوشته شده، یک اپرای مینیاتوریست که داستان علاقهی مفرط دختری به قهوه را روایت میکند که حاضر نیست از قهوهنوشی دست بردارد.
آیکافی – میزهای کافه زیمرمان (Café Zimmermann) در لایپزیگ آلمان پر شده است. همه منتظرند تا نوازندگان شروع به نواختن کنند. فنجانهای قهوه روی میزشان است و میدانند که قرار است یوهان سباستین باخ اثری جدیدی را اجرا کند. غیرمعمول نیست که همراه نوشیدن قهوهشان، اجرای زندهای نیز گوش دهند. ارکستر مجلسی کوچک شروع به نواختن میکند و راوی از کسانی که در کافه نشستهاند میخواهد سکوت کنند و ببینند که پدر چرا از دست دخترش ناراضی است.
پدر غرغرکنان از دخترش میگوید که دست از قهوهنوشی برنمیدارد. از او میخواهد که این عادت را به خاطر او کنار بگذارد. اما دخترش میگوید که اگر روزی سه فنجان قهوه ننوشد، از غصه میمیرد. سپس برای شنوندگان، از علاقهاش به قهوه میگوید که انگار از هزاران بوسه دلپذیرتر است و اعلام میکند که اگر کسی میخواهد دل او را به دست آورد، باید برایش قهوه هدیه آورد.
پدر ناراضی است. دخترش را از بیرون رفتن از خانه و شرکت در مهمانیهای عروسی منع میکند. تهدید میکند که برایش لباسهای زیبا نمیخرد، نمیگذارد از پنجره به تماشای رهگذران بنشیند و دیگر روبانهای طلایی و نقرهای برایش نمیآورد. اینها برای دختر مهم نیستند. وی فقط میخواهد که روزی سه فنجان قهوهاش را بنوشد و حاضر است تمام این سختیها را تحمل کند. اما پدر برگ برندهاش را رو میکند. میگوید که اگر قرار باشد دخترش قهوهنوشی را ادامه دهد، هیچگاه نمیتواند ازدواج کند. اینجاست که دختر کوتاه میآید و میگوید که قهوهنوشی را کنار میگذارد تا شوهر کند. بالاخره اگر نتواند پیش از خواب فنجانی قهوه بنوشد، معشوقی که خواهد داشت!
پدر خوشحال از پیروزی خود، به همراه دخترش از صحنه خارج میشود تا در اسرع وقت برای دخترش شوهری پیدا کند. اینجاست که راوی دوباره در میان کافهنشینان ظاهر میشود و میگوید که دختر همه جا شایع کرده است که تنها با کسی ازدواج خواهد کرد که در عقدنامه و به عنوان یکی از شرایط ازدواج، ذکر کند که همسرش میتواند هر چقدر میخواهد قهوه بنوشد. در آخر نیز انگار به شنوندگان یادآوری میکند که همانطور که گربه دست از شکار موش برنمیدارد، دختران نیز از قهوه دل نمیکنند.
[quote style=”boxed” float=”left”]آثاری مانند کانتاتای قهوه باخ که نمایشگونه بودهاند، در محیطهایی مثل کافهها اجرا میشدند و خوانندهها اغلب بین میزهای تماشاچیان میگشتند و نقش خود را اجرا میکردند[/quote]این اثر جزو آثار غیرمذهبی باخ به شمار میآید که شعرهایش را پیکاندر سروده است. با ارکستر مجلسی کوچکی اجرا میشود و هم به دلیل محتوا و هم به دلیل محل اجرا، جزو اپراهای کوچک کمدی به حساب میآید. باخ اپرا ندارد و این قطعه برای اجرای صحنهای نوشته نشده است اما در زمان وی، اینگونه آثار که نمایشگونه بودهاند، در محیطهایی مثل کافهها اجرا میشدند و خوانندهها اغلب بین میزهای تماشاچیان میگشتند و نقش خود را اجرا میکردند.
در این قطعه، علاوه بر اثری کمیک و نامتعارف در میان آثار باخ، نشانههایی فرهنگی نیز ثبت شده است. در این اثر، در قسمتی که دختر شروع به تعریف از قهوه و اهمیتی که برایش دارد میکند، تمی شرقی به گوش میرسد که فلوت آن را مینوازد. در آلمان آن روزگار، و بهطور کلی در اروپا، قهوهنوشی عادتی بهحساب میآمد که از امپراطوری عثمانی وام گرفته شده و قهوه اساسا بهعنوان نوشیدنیای شرقی شناخته میشد. از طرف دیگر، با این که کافهنشینی در آن زمان رونق گرفته بود، اما همچنان عملی مردانه به حساب میآمد و در کافههای شهرها، که اغلب رستوران و صحنههای کوچک نمایش نیز بودند و اتاقهایی نیز برای گذراندن شب در اختیار مشتریان قرار میدادند، مشتری زن کم رفتوآمد میکرد و حضور زنان در اینگونه مکانها صورت خوشی نداشته. بنابراین، زنانی که میخواستند لذت قهوهنوشی را تجربه کنند، در گردهمآییهای خود در منازلشان دست به این کار میزدند.
از طرف دیگر، در این اثر به نظر میرسد که منع نوشیدن قهوه، برای پدر دستاویزی برای نشان دادن و اعمال قدرتش است. زمانی که متوجه میشود دخترش حاضر است به خاطر قهوه در خانه بماند و از گردشها و مهمانیها نیز بگذرد، در لفافه به وی یادآوری میکند که قهوهنوشی عملی مردانه است. زیرا دختر یا باید قهوهنوشی پیش گیرد، یا شوهر کند. از دید پدر طبیعی است که دختر خوب، دختری است که شوهر میکند، اکثر زمانش را در خانه میگذراند و اگر هم خواست عملی مردانه، مثل قهوهنوشی انجام دهد، پشت درهای بسته خانه به آن میپردازد. در نهایت، کلیشه دیگری که در مورد زنان رو میشود، مکر زنانه است.
بدین ترتیب، این اثر، نمونه کاملی از متنی مردمپسند ارائه میکند که با موسیقیای غیرمذهبی و در مکانی عمومی اجرا میشود و گوشهای از زندگی روزمره اروپای قرن هجدهم را به تصویر میکشد.
در زیر میتوانید اجرایی از این اثر به سبکی که در زمان باخ اجرا میشده، به تماشا بنشینید.
همچنین متن آلمانی شعرها و ترجمه انگلیسی آنها نیز در این سایت قابل مشاهده است.