هیچکس بدون قهوه سرباز نمیشود
ششم آوریل ۱۹۱۷ ایالات متحده علیه آلمان رسما اعلام جنگ کرد و به این ترتیب جنگ جهانی اول شروع شد. اواخر ژوئن، پیادهنظام آمریکا دیگر به خاک اروپا رسیده بود. اما بدون یک چیز این پیشرویها ممکن نبود … قهوه!
آیکافی – به گزارش ان پی آر، بعد از جنگ، یکی از افسران رده بالای آمریکایی، در مروری بر شیوهی تأمین قهوه در جنگ گفت: «قهوه به اندازهی نان و گوشت برای ما اهمیت داشت. جسارت افراد را بالا میبرد و موجب تجدید قوا و تقویت روحیه میشد.»
ارتش امریکا تا مدتها قهوه را در آن جهنم جنگ «روزنهای به سوی رستگاری» میدانست. در طول جنگ جهانی، هر یک از سربازان ایالات متحده طی یک سال حدود ۱۶ کیلو قهوه مصرف کردند.
برخی سربازان، اسلحهای داشتند که روی قنداقش نوعی آسیاب دستی تعبیه شده بود. آنها فضای خالی قنداق تفنگ را از دانههای قهوه پر و سپس آسیاب میکردند. بعد از این فرآیند، سابهی قهوه را خالی میکردند و با آن قهوه درست میکردند.
اما شرایط از این هم متفاوتتر شد. وزارت جنگ ایالات متحده در فرانسه کارگاههای برشتهکاری و آسیاب قهوه راهاندازی کرد تا مطمئن شود به نیروهایش قهوهی تازه میرسد. حتا اگر به بدترین شکل ممکن دم میشد و سابه قهوه تا چند وعدهی غذایی در فنجانها میماند.
از طرفی ارتش شروع کرد به ارائهی شکل جدیدی از قهوه: قهوهی فوری!
در سال ۱۹۰۱ یک ژاپنی به نام ساتوری کاتو، موفق شد نوعی پودر قهوهی حلشدنی ابداع کند. این پودر قهوه در اصل عصارهی خشکشدهی قهوه بود که همان سال وارد امریکا شد و سرو صدای زیادی به پا کرد.
اما مهاجر دیگری هم در امریکا زندگی میکرد به نام جرج واشنگتن که قهوهی فوری را به تولید انبوه رساند. (همنام او که رییس جمهور امریکا بود، نه تنها یک قهوهخور حرفهای بود، بلکه یکی از واردکنندههای مهم قهوه هم به شمار میآمد.) این قهوه در کارخانهای با نام «فرآوری قهوه جی. واشنگتن» در بروکلینِ نیویورک تولید میشد و آن را “رِد ئی کافی” هم میخواندند.
با این که نام این قهوه به قدر کافی سر زبانها افتاده بود، مزایای دیگری را نیز در بازاریابیاش معرفی کردند مانند «هضم خارقالعاده» یا «حالا میتوانید هر قدر میخواهید قهوه بنوشید!»
«به یمن فرآیند شگفتانگیز تولید که اسیدها و روغنهای مضر را از بین میبَرد، دیگر لازم نیست به وقت قهوه خوردن نگران سوء هاضمه باشید.»
با ورود ایالات متحده به جنگ در سال ۱۹۱۷، نیاز به این قهوه به شدت افزایش یافت و کمکم سر و کلهی محصولات رقیب هم پیدا شد. ارتش امریکا تا جایی که میتوانست قهوهی فوری خریداری کرد.
در کتاب «تاریخ قهوهی پِندِرگرَست» آمده که اندکی پیش از پایان جنگ در سال ۱۹۱۸، عمو سام در تلاش بود تا روزی حدود ۱۷ تن پودر قهوه خریداری کند که این خیلی بیشتر از تولید ملی امریکا، یعنی روزی ۲۷۰۰ کیلو بود. پس از این که شکلهای مختلف قهوهی فوری در قالب قرص و کپسول و بستهبندیهای کوچک و مانند آن امتحان شد، معلوم شد که بهترین حالت نگهداری آن در پاکتهایی است که هر کدام ۴۵۰ گرم وزن داشتند.
قهوهی حلشدنی را به خط مقدم جبههها بردند. سربازان آن را در آب داغ میریختند و هم میزدند و در قوطیهای حلبی سر میکشیدند؛ نوشیدنیای که به “یک فنجان جورج” معروف شده بود.
هالبروک، ریس دپارتمان تأمین وزارت جنگ امریکا در سال ۱۹۱۹، برای مجلهی چای و قهوهی امریکا توضیح داده بود که چگونه مجبور شده بودند در حملات شیمیایی، از تجهیزات جدیدی برای آمادهسازی قهوهی فوری استفاده کنند. استفادهی آلمانها از گاز خردل، تهیهی قهوه را به شیوههای معمول و در آشپزخانههای سیار، غیرممکن کرده بود.
آن روزها قهوه بر روحیهی افراد نیز تأثیر میگذاشت. گرم بود و آشنا و صمیمیت فضای خانه را برای سربازان به همراه داشت. کافئین هم سطح انرژی افراد را بالا میبرد. آن دسته از افراد مانند دورگههای امریکایی-مکزیکی که به قهوه معتاد بودند، به «سردردهای صبحگاهی ناشی از کمبود کافئین» دچار میشدند. برخی از آنها در قوطیهای ادویه که برای حمل غذا از آن ها استفاده میکردند، قهوه و شکر میریختند و همراه خود نگه میداشتند. با کمی الکل، آتش و سپس آب داغ قهوه درست میکردند و به این ترتیب در خندقهای جنگی، نیاز کافئینشان تامین میشد. این قهوهی داغ به همراه بیسکوییتهای سفت و خشک، میتوانست به سربازان خسته و گرسنه و خوابآلوده، جانی دوباره بدهد. گاهی پیش میآمد که نه آتش پیدا شود و نه حتی آب. در چنین وقتهایی، پودر خشک قهوه را با ذرهای شکر در دهان نگه میداشتند و میجویدند!
پس از پایان جنگ جهانی اول، کارخانهی واشنگتن، “قهوهی آماده” را به خانوارهای امریکایی پیشنهاد داد. تبلیغ این قهوه که تصویری از یک قوطی قهوهی آماده را به تصویر میکشید، این بار با تأکید بر «راحتی مصرف» میگفت:
از جنگ دوباره به خانه برگشتهاید!
قهوهی تازه، هر وقت که دلتان بخواهد، به هر اندازه قوی که دلتان بخواهد!
در کنار تلاشهای شرکت واشنگتن برای فروش قهوه به بازار امریکا، رقیب سوئیسیاش نستله، روشی بهتر برای تهیهی قهوهی فوری ابداع و در سال ۱۹۸۳ “نسکافه” را به بازار معرفی کرد که پس از مدت کوتاهی توانست بازار جهانی قهوهی فوری را تصرف کند.
واشنگتن کمی پیش از مرگش در سال ۱۹۴۳ شرکت را فروخت. در سال ۱۹۶۱ فعالیت برند قهوهی واشنگتن به کلی متوقف شد. دیگر صدای پای جنگ جهانی دوم کمکم به گوش رسیده بود و سربازان امریکایی، قهوهی خود را با نام متفاوتی صدا میزدند: جو.
افسانهای پشت این نام وجود دارد که میگوید از روی نام ژوزف دنیل، دبیر کل نیروی دریایی امریکا برداشته شده که مصرف الکل را در ناوهای جنگی در حال سفر ممنوع کرد و همین باعث شد قهوه به سنگینترین نوشیدنی در این شرایط سخت تبدیل شود.
با این حال نام “جو” احتمالا ریشه در ارتش داشت. میگویند «یک سرباز امریکایی با نام جی. آی. جو که به قهوهاش معروف بود، نام خود را روی این نوشیدنی گذاشت.»
قهوه را تا همین امروز هم در بسیاری از مقالات و یادداشتها گاه «یک فنجان جو» میخوانند.
در پایان جنگ یک سواره نظام در خاطراتش نوشت: «هیچ کس بدون قهوه سرباز نمیشود.» بسیاری از زنان و مردانی که در آن روزگار به جنگ رفتند این حرف را تأیید میکنند. حتی اگر قهوهاش فوری باشد و جورج صدایش بزنند.
خیلی جالب بود مطلبش…..سپاس از نویسنده محترم….
خیلی جالب بود… مدت زیادی بود که برام سوال شده بود عبارت کاپ آو جو چجوری به قهوه میتونه مربوط شده باشه