سهم زنان در قهوه
نگاهی به زنان تاثیرگذار در تاریخ صنعت قهوه
اگر چرخهی تامین قهوه را از مزرعه تا کافه دنبال کنیم، با زنان بسیاری برخورد میکنیم که در بخشهای مختلف مشغول به کارند. در کشورهای مبدأ، زنان سهم بیشتری از کار در مزرعه و فرآوری دانههای قهوه به عهده میگیرند و معمولاً حق مالکیت و دستمزد کمتری نسبت به مردان دارند¹. زنان آفریقایی میگویند «مردان درآمد قهوه را مینوشند». در کشور مقصد، زنان صاحب کافه هستند یا برشتهکاری میکنند، به بازاریابی مشغولاند یا در بخش خدمات به عنوان باریستا و پیشخدمت در کافه مشغول به کار هستند، اما ورود زنان به بخش تجاری و تبلیغاتی صنعت قهوه، از دورهای آغاز شد که آنها در همهی عرصهها، مسیر برابرخواهی را در پیش گرفته بودند.
آیکافی – تاریخ قهوه و زنان روزهای چندان آرامی را به خود ندیده. اگرچه نوشیدن قهوه در محافل خانگی در بین زنان اروپایی مرسوم شده بود، آنان معمولاً از ورود به قهوهخانهها (کافیهاوسها) منع میشدند. برخی فرهنگها نوشیدن قهوه، استعمال دخانیات و بحثهای فلسفی و سیاسی را فعالیتهای صرفاً مردانه میشمردند و برخی فرهنگهای دیگر زنانی را که به قهوهخانهها پا میگذاشتند با زنان تنفروش برابر میدیدند. در هر صورت، صنعت قهوه فضایی بود که در ظاهر امکان فعالیت برای زنان در آن وجود نداشت، اما در همان روزهای سختگیری قرن هفدهم، زنانی پیدا میشدند که صاحب قهوهخانه باشند یا به عنوان کارمند در این مکانها مشغول شوند.
با مراجعه به اسناد مکتوب، درمییابیم نخستین شخصی که در آمریکا مجوز رسمی فروش قهوه و شکلات گرفت زنی به نام دوروتی جونز² از شهر بوستون بود. این پروانهی تجاری در ۱۶۷۰ صادر شده و به خانم جونز اجازه میداد تا یک تفریحگاه با امتیاز فروش قهوه و شکلات داشته باشد. دربارهی محصولات این فروشگاه اطلاعات چندانی در دست نیست. اما قرن هجدهم با شمار بیشتری از زنان تاجر قهوه و چای مواجه بود. این دو نوشیدنی در طبقات مختلف اجتماعی جای خود را باز کرده بود و محبوبیت و تقاضای آن به تدریج بالا میرفت. در قرن هجدهم ۳۷٪ از تاجران قهوه و چای در هلند را زنان شوهردار تشکیل میدادند.
برشتهکاران مطرح قهوه
اولین زنانی که در حوزهی برشتهکاری نامی از خود به جا گذاشتند، سارا تایسون رورر³ و آلیس مکدوال⁴ بودند. سارا تایسون رورر که برند «ترکیب اختصاصی خانم رورر» را در پنسیلوانیا راهاندازی کرد، برای مدتی در بازارهای شرق و غرب میانهی آمریکا مطرح شد، اما چون تبلیغات خوشآبورنگی نداشت خیلی زود از دور خارج شد. نفر دوم آلیس فوته مکدوال، ساکن نیویورک، پس از مرگ شوهرش، آلن مکدوال که واردکنندهی قهوه سبز بود، در حالی که تنها ۳۸ دلار برایشان به جا مانده بود کار برشتن قهوههای باقیمانده را آغاز کرد. خانم مکدوال برای نامگذاری بستهبندی قهوه در ابتدا از حروف اول اسم خود استفاده کرد، او به خوبی با فضای مردانهی تجارت قهوه آشنا بود و نمیخواست با آوردن نام کامل زنانه به چالشهای خود بیفزاید.
خانم مکدوال به پانصد نفر از دوستان و اقوام نامه نوشت و از آنها خواست که قهوهاش را بخرند. با راه افتادن چرخهی فروش، تا روزی صد نامه مینوشت و ارسال میکرد. او با در نظر گرفتن سودی ناچیز، قیمت قهوه را بسیار پایین نگه داشته بود و با تمرینهای قهوهآزمایی، به تفاوت طعمیادها و کیفیت دانههای مختلف مسلط میشد. مکدوال از شم اقتصادی خوبی برخوردار بود و متوجه شده بود با مراجعه به کافهتریای هتلها، باشگاهها و دانشگاهها میتواند مشتری دائمی برای قهوهی خود پیدا کند. با گسترش جنبشهای زنان و راهپیماییهای مربوط به حق رأی، مکدوال از اسم کامل خود روی بستههای قهوه استفاده کرد، چرا که حالا میتوانست از موج بزرگ احساسات زنانه بهره بگیرد.
آلیس مکدوال در سالهای بعد از جنگ جهانی اول به ایدهی تازهای رسید. او که در ایستگاه بزرگ مرکزی نیویورک مغازه داشت، در یک روز شنبه مسافرهای خسته و خیس را دیده بود و به این فکر افتاد که در همین مکان برای مشتریها قهوه و وافل درست کند. بعد از اینکه این طرح با موفقیت چشمگیری روبهرو شد، کافه دوم را در خیابان چهلوسوم باز کرد و با استخدام یک زن سیاهپوست، خاطرهی وافلهای جنوبی را برای مشتریهایش تداعی کرد. او پس از بازگشت از سفری به ایتالیا، فضایی شبیه به رستورانهای ایتالیایی به کافهاش داد و به تدریج چهار کافه و رستوران دیگر باز کرد، طوریکه در ۱۹۲۸ آلیس مکدوال ۷۰۰ کارگر داشت که در هر روز به شش هزار نفر سرویس میدادند.
زنان در دنیای تبلیغات قهوه
یکی از اولین کسانی که از طریق تبلیغات روی بازار قهوهی آمریکا تاثیرگذار شد، هلن لَنزداون⁵ بود. او به عنوان مغز متفکر در کمپانی تبلیغاتی همسرش توانست برخی از موفقترین پروژههای تبلیغات قهوه را پیش ببرد. اگرچه همسر او یعنی آقای استنلی رزور⁶ به عنوان صاحب کمپانی تبلیغاتی جِی والتر تامسون⁷ مشهور بود، بدون طرحهای خلاقانهی هلن لنزداون کمپانی به چنین شهرتی نمیرسید. خانم لنزداون به دیدگاه زنانه در آگهیهای تبلیغاتی توجه نشان میداد و اطمینان حاصل میکرد که ایده، کلمات و تصاویر روی زنان تاثیرگذار باشند. او به این مسئله توجه نشان داده بود که مشتریِ مغازههای خواربار، فروشگاههای لباس و لوازم آرایشی و بهداشتی اغلب زنان هستند و باید به آنها توجه نشان داد. جیمز وب یانگ⁸ که خود نویسندهی محتوای تبلیغاتی بود دربارهی هلن لنزداون گفته که او «یک مرد تبلیغاتی درجه یک است»[!]. همین جمله فضای مردانهی دنیای تبلیغات را به ما نشان میدهد. هلن لنزداون زنان دیگری را نیز استخدام کرد و کار آنها این بود که در فضای جنسیتزدهی آن دوران آگهیهایی تهیه کنند که موقعیت اجتماعی یا ازدواج موفق زنان را منوط به انتخاب برند خاصی از قهوه، در کنار محصولات آرایشی یا حتی روغن آشپزخانه میدانست! اما در پس این نوع تبلیغات، آنها در واقع نمایندهی زنانی بودند که برای گرفتن حق خود به پا خاسته بودند. خانم لنزداون و کارمندانش در تظاهرات حق رای زنان در ۱۹۱۶ نیز شرکت داشتند.
اختراعات
از قدیم گفتهاند احتیاجْ مادر اختراع است. ملیتا بنتز⁹ یک زن خانهدار آلمانی در اوایل قرن بیستم بود که نمیتوانست با روشهای معمول دمآوری قهوه کنار بیاید. او اعتقاد داشت که پرکولاتورها¹⁰ قهوه را بیش از حد حرارت میدهند، دستگاههای اسپرسو همیشه مقدار زیادی سابه در ته لیوان جا میگذارند و کیسههای پارچهای که به عنوان صافی قهوه استفاده میشدند، همیشه لک و کثیف بودند و تمیز کردنشان دردسر داشت. پس دستبهکار شد و روشهای مختلفی را ابداع کرد، از جمله استفاده از برگههای کاغذ خشککن از دفترچه مشق پسرش! او کف یک دیگچهی برنجی را سوراخ کرد و کاغذ را در آن قرار داد و به این طریق قهوهای صافشده که رنگی روشنتر داشت به دست آورد. این ابداع رضایتبخش باعث شد تا خانم بنتز اختراعش را ثبت و خط تولید صافی کاغذی را با بستن قرارداد با یک حلبکار راهاندازی کند.
تحولات جامعه زنان صنعت قهوه
اگر قرن بیستم فرصت مطرح شدن و ورود به عرصهی تجارت قهوه را به زنان داد، قرن بیستویکم سرآغاز فعالیتهای مدنی و اجتماعی بود. زنانی که تابهحال سعی در محکم کردن جای پای خود در اقتصاد داشتند، حالا دست یاری به سوی زنان دیگر دراز کرده بودند و با تشکیل انجمنها و اتحادیههای مختلف سعی میکردند با کمک به یکدیگر به پیش بروند.
در سال ۲۰۰۳ زنانی از کاستاریکا، نیکاراگوئه و آمریکا دور هم جمع شدند تا روی نقاط مشترک و تقویت جنبههای مختلف صنعت قهوه بپردازند. IWCA یا اتحادیه جهانی قهوهی زنان¹¹ نتیجهی این گردهمایی بود که از آن سال فعالیت میکند تا با مرتبط کردن زنان شاغل در صنعت قهوه، به توانمندسازی آنان کمک نماید.
گروه دیگری به اسم «گروه زنان گل سرخ¹²» متشکل از پنجاه زن کلمبیایی در سال ۲۰۱۰ در بوگوتا تشکیل شد تا در مقابل مشکلات مالی خانوادهها چارهای بیاندیشد. این زنان از گرفتن وام از بانکها محروم بودند و زندگیشان به خاطر شرایط اقتصادی تحت فشار قرار گرفته بود و از اینکه حق مالکیتشان شناخته نمیشد به ستوه آمده بودند. امروز سیصد و پنجاه عضو این گروه اعتقاد دارند وقتی برابری بین زن و مرد در کار وجود داشته باشد، منفعت آن به کل خانواده میرسد.
در سال ۲۰۱۲ «اتحادیهی زنان قهوهکار هند» به عنوان شعبهای از IWCA با هدف ایجاد کشاورزی پایدار، فراهم نمودن غذا و امنیت اقتصادی در سطوح خانواده، جامعه و جامعهی بینالمللی آغاز به کار کرد. زنان در هند حتی به عنوان کشاورز شناخته نمیشوند، چون با اینکه کارهای مزرعه را انجام میدهند به علت نداشتن مالکیت روی زمین و محصول، از داشتن حق قانونی محرومند.
در ۲۰۱۵ پروژهی جدیدی توسط نهاد «تجارت عادلانه آفریقا» به راه افتاد. این پروژه که Women in Coffee نام دارد در مرحلهی اول با تشویق به اهدای چند درختچهی قهوه به زنان توسط همسرانشان آغاز شد. با فراهم شدن منابع مالی، این پروژه به زنان کمک میکند تا در بازار محلی نشان تجاری خودشان را داشته باشند.
در سال ۲۰۱۶ همهی چهل نفر شرکتکنندهی رقابت قهرمانی برشتهکاری آمریکا مرد بودند. جن اپوداکا¹³ که عضو هیئت داوران این رقابت بود، هشتگ shestheroaster# را به راه انداخت تا بر شکاف جنسیتی در حرفه برشتهکاری تأکید کند. پس از دو سال، این هشتگ اینستاگرامی تبدیل به پایههای یک مؤسسهی غیرانتفاعی با همین نام یعنی She’s The Roaster شد که با اهدای کمکهزینهی تحصیلی به زنان به بالا بردن دانش و ارتباط آنان با زنان دیگر کمک کند.
حتی نستله در ۲۰۱۹ اعلام کرد که برنامهی سوم «نسکافه در کنیا» را مشخصاً روی زنان کشاورز متمرکز میکند. این برنامه بر آموزش روشهای کشاورزی پایدار و بهبود محصول به پنجهزار زن کنیایی تمرکز دارد. برنامههای قبلی نستله در این زمینه بیش از شش هزار زن کشاورز را در بخشهای راهبری، تولید قهوه و توسعهی فردی آموزش داده بود.
امروزه برندهایی مانند Ritual Coffee Roasters, City Girl Coffee, Independence Coffee Company, Balzac Coffee, Kohana Coffee, Lady Falcon, Wrecking Ball Coffee Roasters, Equator Coffee and Tea, Smart Sip, Electric City, White Coffee, Los Santos و بسیاری از کافهها و قهوهفروشیها به دست زنان اداره میشوند. گروهها و انجمنهایی نظیر Mujeres en café Guatemala, Alianza de Mujeres en Café de Costa Rica, Café Femenino در آموزش روشهای بهینهی باغداری، کار با کامپیوتر، ارتباطات و مدیریت به زنان فعالیت میکنند. همهی اینها، نه برای جدا کردن زنان به عنوان بخشی مجزا از صنعت قهوه، بلکه برای ارزش نهادن به فعالیت و تلاش آنها و تقویت جامعهی مشغول در صنعت قهوه اهمیت دارند.
منابع
Gendered Fields: Rural Women, Agriculture, And Environment By Carolyn E Sachs
Working on Labor: Essays in Honor of Jan Lucassen, Editors: Marcel van der Linden and Leo Lucassen
http://www.thecoffeeguide.org/coffee-guide/niche-markets-environment-and-social-aspects/Sustainability-and-gender
http://venturesafrica.com
http://www.womenscoffeeindia.org/index.php/en