«روح قهوه» در عکسهای رضا دقتی
«امیدوارم این عکسها بتواند به همه نشان بدهد که چه کسانی در رسیدن آدمها به یک فنجان قهوهی روزانه سهم دارند». این آرزوی رضا دقتی است برای نمایشگاهی که این روزها در فرانسه در حال برگزاری است.
آیکافی – آقای عکاس با آن روحیهی احساساتیاش، مشهور است به بستن کادرهایی که زندگی آدمها را روایت میکند. پرترههایی که خاموش با بیننده حرف میزنند و آدمهایی که خوشبختیها و شوربختیهای سرنوشتشان را در عکسهایشان تعریف میکنند. برشهایی از تقدیر آدمها و زیباییهای انسان، حتا اگر فقر و کارگری در آن گره خورده باشد…
رضا دقتی ِ عکاس را خیلیها میشناسند و با سابقهی کاریاش در نشنال جئوگرافی، مجلهی تایم، نیوزویک و… آشنا هستند. اینبار با روایت دقتی از سوژهی دیگری روبهرو هستیم:
کارگران مزرعههای قهوه.
«امیدوارم این عکسها بتواند به همه نشان بدهد که چه کسانی در رسیدن آدمها به یک فنجان قهوهی روزانه سهم دارند». این آرزوی رضا دقتی ست برای نمایشگاهی که این روزها در فرانسه در حال برگزاری است.
[quote style=”boxed” float=”left”]نسپرسو سالهاست که در کنار تولید قهوه، به ارتقای کیفیت زندگی کارگران مزرعههای قهوه هم اهمیت میدهد[/quote]«روح قهوه» عنوان نمایشگاه عکس رضا دقتی است که در فرانسه برگزار شده. دقتی برای گرفتن این عکسها به سفارش کمپانی نسپرسو به هند، کلمبیا، گواتمالا، برزیل و اتیوپی سفر کرده است. نسپرسو سالهاست که در کنار تولید قهوه، به ارتقای کیفیت زندگی کارگران مزرعههای قهوه هم اهمیت میدهد. امسال در دهمین سال آغاز برنامهی کیفیتِ پایدار، این کمپانی تولید قهوه از رضا دقتی دعوت به عکاسی کرد که خروجی آن همین نمایشگاه است: روح قهوه.
مشاهدهی زندگی کارگران و عوامل تولید قهوه چند ماهی طول کشیده. آنقدر که دقتی توانسته با مهارت، فرهنگ، کرامت و سنتهای زندگی کسانی را که در تولید قهوه نقش دارند به تصویر بکشد.
روح قهوه اما فقط در فرانسه جریان ندارد. قرار است این نمایشگاه در شهرهای دیگر دنیا مثل نیویورک و لندن هم برگزار شود. وبسایت این پروژه نیز به ۳۵ زبان زندهی دنیا مشغول فعالیت است؛ با فیلمها و خبرها و عکسهایی در همین باره. مسئولان نسپرسو وعده دادهاند که کتابی از عکسهای رضا دقتی منتشر خواهد شد که در همین تابستان در فروشگاههای نسپرسو عرضه شده و از پاییز در کتابفروشیها نیز به فروش میرسد.
نسپرسو با همیاری موسسهی غیرانتفاعی Rainforest Alliance از سال ۲۰۰۳ این برنامه را آغاز کرده و در این پروژه با ۵۲ هزار نفر روبروست که عوامل تولید قهوه در مزرعهها هستند. هدف آنها از راهاندازی این برنامه بالا بردن کیفیت زنجیرهی تولید قهوه است. برگزارکنندگان این برنامه بالا بردن استاندارد زندگی کارگران قهوه و خانوادههایشان را یکی از اهداف خودشان گذاشتهاند.
سابقهی فعالیتهای این پروژه را اینجا ببینید.
در ادامه تعدادی از عکسهای این نمایشگاه را مرور میکنیم.
در مزرعهی قهوهی کامپستره در برزیل کارگران صبح خیلی زود با اتوبوس به زمینهای قهوه برده میشوند. آنها هشت ساعت زیر آفتاب سوزان کار میکنند و در شب، زار و شکننده و خسته برمیگردند. ژائو آپارهچیدو مثل بقیهی دوستهایش روز را با آماده کردن خاک دور گیاهان قهوه میگذراند. او میگوید: «ما برای زنده ماندن اینقدر سخت کار نمیکنیم. ما برای بهتر زندگی کردن تلاش میکنیم. این چیزیست که من از این مزرعهها آموختم.»
برزیل یکی از بزرگترین تولیدکنندههای قهوه است. این عکس روزی گرفته شد که در مزرعهی سائو روکو به مناسبت تاییدنامهای که موسسهی رینفارست آلیانس برای مزرعه صادر کرده بود، جشنی برپا بود. در آنجا با مردانی مواجه شدیم که خسارات ناشی از هوای بد و بلاهای طبیعی را جبران میکنند. باران سنگینی به تازگی تمام دانههای کاشتهشدهی قهوه را شست و برد!
این عکس جراردینا کالدون است. او یکی از اعضای انجمن بوسکاندو فیوچرو است؛ انجمن زنان کشاورز که قهوههایشان را در زمینهای کوچک در کلمبیا پرورش میدهند. اغلب آنها زنانی هستند که شوهران، پدران و برادرهایشان را در موقعیتهایی تراژیک از دست دادهاند. تحولات تاریخ کلمبیا روی زندگی این زنان تاثیر زیاد و عمیقی گذاشته است. زنانی که یاد گرفتهاند گلیم خودشان را با کشت قهوه از آب بیرون بکشند.
«در برزیل این مرد چند لحظه دست از حفاری زمین برداشت تا ابزارش را ببینم». رضا دقتی طی چهار ماه به شش کشور سفر کرد. از هند به کلمبیا، برزیل به گوآتمالا، اتیوپی به جنوب سودان. او در این مدت روزهایی را با کشاورزان، تولیدکنندههای قهوه و مالکان مزرعهها سپری کرد. در کنار آن اوقاتی را هم با تکنیسینها، متخصصان و مهندسان گذراند. در طول این سفر او روی ابزار کارگران تمرکز کرد. ابزاری که کشور به کشور بسته به موقعیت آب و هوایی، اقلیم، شرایط کار و خصوصیات زمین و خاک و گیاه قهوه تغییر میکنند.
طنابی که روی سر این مرد میبینید به کیسهای حداقل ۶۰کیلویی حاوی میوهی قهوه پشت او وصل است. به محض اینکه این کیسه را خالی میکنند، نوبت بار بعدی میرسد. با آخرین بار ِ روز٬ خورشید هم کمکم غروب میکند و وقت استراحت مردها میرسد. خانوادهها به آلونکهای خود برمیگردند. آلونکهایی که آریل پالاسیوس و دو خواهرش ساختهاند به عشق قهوه، برای کسانی که در تولید قهوه دست دارند.
این روستاهای کوچک زندگیشان با زمزمهی زنان ساریپوش آغاز میشود. هر زنی آینهی سنتهاییست که سینه به سینه از مادرها به دخترها منتقل میشود. زن شروع میکند به نقاشی کردن با پودرهای سفید. طرح زیبایی که میکشد در طول روز محو میشود. در همان حالی که برای پیادههایی که از کنارش میگذرند شانس میآورد. و این داستان، هر روز تکرار میشود…
بعضیها میگویند کشت قهوه از کنار رودخانهی نیل شروع شده. در اتیوپی، برنامهی توسعهی پایدار نسپرسو هنوز در ابتدای راه است. ولی کمپانی تضمین میکند که کشاورزانی که محصولشان برچسب AAA دریافت میکند٬ درآمد ثابتی و مطمئنی داشته باشند.
مرسی به خاطر گزارش. چه داستان ها پشت این دونه های سیاه دوست داشتنی پنهانه.