منوی اصلی

تاثیر بازار جهانی قهوه بر کشاورزان خرد

در تمامی بازارها و حوزه‌های صنعت، در میانه‌ی نبرد غول‌های چند ملیتی، این کسب‌و‌کارهای خرد هستند که بیش‌ترین فشار و آسیب را متحمل می‌شوند. بازار قهوه نیز از این امر مستثنی نیست. در یادداشت زیر به قلم کی وینهولد مدیرعامل شرکت دایرکت اوریجین که در سایت پرفکت دیلی گرایند منتشر شده، به شیوه‌ی قیمت‌گذاری قهوه در بازارهای جهانی و نیز تاثیر صنعت قهوه تخصصی بر این قیمت‌گذاری پرداخته شده است.

آیکافی – بنا بر آمار سازمان جهانی تجارت منصفانه (Fairetrade)، حدود ۸۰٪ قهوه‌ی دنیا را ۲۵ میلیون مزرعه‌دار خرد تولید می‌کنند و زندگی و کسب‌و‌کار این کشاورزان متاثر از شرایط اقتصادی و جهانی‌ای است که هیچ کنترلی بر آن‌ها ندارند. تورم قیمت جهانی قهوه (که به آن سی پرایس (C-Price) گفته می‌شود) زندگی روزه‌مره‌‌ی این کشاورزان را گاهی زیر‌و‌رو می‌کند.

در دوره‌هایی که قیمت جهانی قهوه مانند این چند وقت اخیر رو به کاهش می‌گذارد، دشواری‌ها برای کشاورزان قهوه دوچندان می‌شود.

قیمت پایه قهوه یا C-Price که گاهی به آن Coffee C Contract Price یا قیمت قراردادی قهوه هم گفته می‌شود، قیمت جهانی پایه‌ی قهوه‌ی عربیکا است. در این سیستم قیمت‌‌گذاری، ارزش دانه‌ی سبز قهوه به همراه هزینه‌ی ارسال از یکی از ۲۰ کشور اصلی تولید‌کننده به یکی از بنادر اصلی اروپا یا آمریکا محاسبه می‌شود. C-Price متاثر از میزان عرضه و تقاضای جهانی و هم‌چنین جریان‌های احتمالی در صنعت قهوه و بورس کالای مرتبط با آن است.

تاثیر قیمت جهانی بر کشاورزان خرد

قیمت پایه یکی از ابزارهای دلالان در زمان مذاکره و چانه‌زنی با کشاورزان است. در کلمبیا فدراسیون ملی قهوه (FNC) قهوه را از کشاورزان به نرخ روز قیمت پایه‌ی جهانی قهوه می‌خرد. در مقابل برخی دلالان برای کسب سهم بیش‌تر قیمت‌های کمی بالاتر از قیمت رسمی FNC را به کشاورازان پیش‌نهاد می‌کنند.

در نگاه اول این سیستم به نظر عادلانه می‌آید ولی مشکل این‌جا است که هزینه‌های پرورش و کاشت قهوه هیچ ربطی به قیمت جهانی قهوه ندارد. معمولا حاشیه‌ی سود کشاورز بسیار اندک است و گاهی قیمت جهانی قهوه چنان افت می‌کند که پایین‌تر از هزینه‌ی تولید می‌شود. نرخ ارز هم در این امر دخیل است. C-Price به دلار محاسبه و با بالا پایین رفتن نرخ ارز کم و زیاد می‌شود.

افزون بر این بر خلاف بازیگران کلان این حوزه، کشاورزان خرد نه توان مالی و نه درک روشنی از سازکارهای پیچیده‌ی اقتصاد جهانی دارند تا خود را در برابر جریان‌های بازار حفظ کنند. هم‌چنین میزان قهوه‌ی معامله شده در این بازی‌های جهانی بسیار زیاد است (حدود ۱۷ تن در هر قرارداد)، میزانی که کشاورزان کوچک حتی نمی‌توانند رویای تولید آن را در یک سال داشته باشند.

عدم ثبات قیمت باعث می‌شود کشاورزان نتوانند در توسعه بهبود زمین‌های‌شان سرمایه‌گذاری کنند، امری که مستقیما بر کیفیت محصولات‌شان تاثیر می‌گذارد. متاسفانه هیچ سازکاری هم برای حفاظت کشاورزان در برابر این فشار روزافزون و تغییرات بازار جهانی وجود ندارد.

آب گل‌آلود

وضع در حوزه‌ی قهوه‌ی تخصصی بدتر است. در اقتصاد تعریفی به نام «بازار کارآمد» داریم. در این تعریف قیمت‌ها همیشه «منصفانه» و «درست» هستند چون تمام اطلاعات مرتبط با کالا به صورت شفاف در دست‌رس همه است. در چنین بازاری قیمت‌ها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود.

بنا بر تعریف، بازار قهوه‌ی تخصصی «کارآمد» نیست. در بازار با هر کالایی به دو گونه برخورد می‌شود، کالا هم‌گن است یا غیرهم‌گن. در کالای هم‌گن تمامی محصول کیفیت مشابه و ارزش یک‌سانی دارد. این روی‌کرد برای قهوه‌ی تجاری مناسب است زیرا می‌توان یک سطح استاندارد کیفی برای آن تعریف کرد و با محصول به عنوان کالایی هم‌گن برخورد کرد. یک کالای هم‌گن را می‌توان با کالای دیگر معاوضه کرد.

قهوه‌ی تخصصی هم‌گن نیست و حتی می‌توان گفت زیبایی آن در گوناگونی‌اش نهفته است. قهوه‌ی تخصصی قابل‌معاوضه نیست و کالای پایه هم محسوب نمی‌شود. محبوبیت قهوه‌ی تخصصی در مختصات حسی آن نهفته است، سهم ۱۰٪ در بازار قهوه دارد و با سایر قهوه‌های موجود در بازار متفاوت است.


قهوه تخصصی ایران | ضرورت آگاهی و شناخت


هم‌چنین هیچ مقیاس کاملا علمی برای رده‌بندی و تعیین مختصات حسی قهوه در دست نیست و در نتیجه نمی‌توان قراردادی کلان بر اساس احساس و دریافت حسی نوشت. این‌ها به زیان کشاورزان و مخاطبان قهوه‌ی تخصصی است. سیستم قیمت‌گذاری و عوامل موثر بر آن به گونه‌ای عمل می‌کنند که در بسیاری از موارد، تولید قهوه‌ی تخصصی چندان سودآور نیست و کشاورز انگیزه‌ای برای ادامه‌ی کار ندارد.

یک راه‌کار

ما بازارهای به اصطلاح کارآمد و تاثیر آن‌ها بر زندگی کشاورزان خرد را بررسی کردیم. نمونه‌ی یک بازار «ناکارآمد» یعنی قهوه‌ی تخصصی را هم دیدیم. در هردوی این سیستم‌ها کشاورزان بیش‌ترین هزینه و خطر زیان را متحمل می‌شوند.

در بازار کارآمد و بدون داشتن توان مالی بالا و شناخت دقیق از سازکارهای اقتصاد جهانی منجر به ضرر و زیان‌های تکرارشونده برای کشاورز می‌شود. در بازار قهوه‌ی تخصصی هم ممکن است کشاورز در کل نتواند محصولش را بفروشد یا قیمت محصول بسیار پایین باشد.

مذاکره‌ی مستقیم با خریدار بر سر قیمت و تعیین ارزش قهوه بر اساس کیفیت آن می‌تواند به ایجاد ثبات نسبی در قیمت قهوه کمک کند ولی این امر مستلزم دسترسی مستمر کشاورز به مشتری است. این همان مفهومی‌ست که در ادبیات صنعت به آن «تجارت مستقیم» یا direct trade گرفته می‌شود.

برای کشاورزانی که مایلند سکان خرید و فروش قهوه را خود به دست گیرند خروج از سیستم‌های سنتی تجارت که وابسته به بازار جهانی هستند می‌تواند گزینه‌ی مناسبی باشد.وقتی هزینه‌های کاشت و پرورش و قیمتی که برشته‌کارهای تخصصی برای قهوه می‌پردازند وابسته به C-Price نیست، چرا باید پولی که کشاورز در می‌آورد وابسته به نرخ جهانی قهوه باشد؟ آیا معقول‌تر نیست که قیمت‌ها بر اساس مقدار پولی که مصرف‌کننده نهایی حاضر است بپردازد محاسبه شود؟

تجارت از طریق زنجیره‌ی عرضه و تقاضای مستقیم با کمی نظارت کاملا ممکن و عملی است. گزینه‌ای که روزبه‌روز برای کشاورزان جذاب‌تر می‌شود. گزینه‌ای که تمام کشاورزان باید حق انتخاب آن را داشته باشند.

افزون بر این‌ها آموزش کشاورزان در مورد عوامل اثرگذار بر بازار قهوه می‌تواند به آن‌ها در اتخاذ تصمیم‌های آگاهانه‌تر کمک کند، تصمیماتی که زندگی خود و خانواده‌شان را به صورت چشم‌گیری می‌تواند دگرگون کند. به عنوان مخاطب قهوه و یا فعالان این حوزه، ما نیز مسئولیم که با سازکارهای این تجارت عظیم بیش‌تر آشنا شویم و تا جایی که می‌توانیم آن را به سمت منصفانه‌تر شدن سوق دهیم.

نیز ببینید ~

, , , , , , , ,

‎هنوز کسی کامنتی ننوشته است‫.‬

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.